انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست

خط عاشقی

♡ خط عاشقی:


نوشته بودی

به خط خونین عاشقی

کسی که شهید نگردد

نمی رسد جایی.


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#هاشور

زمستان تمام شد...

 زمــســتــان تــمــام و 

ســال تــحــویــل شــد

اما تــو بــه مــن تــحــویــل داده نــشــده اے...

یــکــبــار هــم کــه شــده

بــه مــوقــع بــیــا...


#لیلا_طیبی (رها)

#هاشور

ای یار...

❆ ای یار:


زخمیِ تیر نگاهت شده ام، ای یار

جادو یِ چشم سیاهت شده ام، ای یار

قرص قمر و خورشید منور، کنار

عاشقِ روی چو ماهت شده ام، ای یار

  

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

@mikhanehkolop3

https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag


مجموعه شعر ۱۱


- مترسک تنها:

کاش مترسکی‌ می‌شدم

پای جالیز خیالت

اما هر غروب

کلاغ های سمج

نوک می‌زدند

تنهایی ام را

 

- زیبایی تو:

با خلق تو

خدا فرمود:

«تبارک الله...»

زیباییت چیزی نیست 

که بتوان خلق کرد

دوباره آن را 

 

- خنده هایت:

پاییز باشد یا زمستان

چه فرقی دارد؟

لیلای من

خنده‌هایت

سر تا پای مرا "اردیبهشت" می‌کند.


 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#شعر_کوتاه

آتش عشق

♡ آتش عشق:

▪به شهدای گمنام:


در آتش عشق چنان سوخته ای

کز تو،

دو سه تکه استخوان و

پلاکی

آمده است.


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#هاشور

مرا ببخش


مرا ببخش... 

که بیزارم 

از خانه‌ای که تو در آن نیستی!

از پنجره‌هایی که بسته اند

و تو در آن پیدا نیستی!

و دلخوش نمی‌کند مرا

عطر هیچ یاسی


 مرا ببخش...

که هزار تکه‌ام،

و هیچ اتفاقی 

بیدار نمی‌کند

نیمه‌ی در خود فرو رفته‌ام را 

و هیچ دکتری با قرص‌های لعنتی اش،

کاری از دستشان بر نمی‌آید...


 مرا ببخش...

که با موسیقی لبخندت

نمی‌رقصم

و تنها

تکیه می‌دهم،

به درخت خیالاتم 

و فکر می‌کنم 

به تمام روزهایی که 

«فانوس» سهم ما از روشنی بود...



 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

هل‌بست

پشته‌یی هل‌به‌سته‌کانم،

       --چه‌ند قه‌ڕنه،،

                وا حه‌ز پیت ئه‌که‌م!

بۆ نازانی؟!



مجموعه شعر ۱۰


- دوست داشتن:

زمستان باشد یا پاییز

اگرچه در بهار جوانه می زنند

اما باور کن!

دوست داشتن، 

اگر به جان درخت‌ها بیفتد 

چهار فصل سال شکوفه می‌دهند.

 

- عاشق باشی...

درخت که باشی 

و بهار نیاید 

هیزم می‌شوی! 

فکرش را بکن، 

عاشق باشی 

و عشقت نیاید...

 

- عشق:

لیلی و مجنون

شیرین و فرهاد

وامق و عذرا

سعید و لیلا

به نظرت عشاق افسانه ای

تا چند نسل بعد خواهند ماند؟!

 

- زمستان:

زمستان را دوست دارم

او با سرمایش

تنها فصلی است

که بهانه به دستت می‌دهد

تا خودت را

بیشتر به من بچسبانی!

 

- بطلان یک فرضیه:

قبل از تو

        از عشق

               از شعر

و تمام زن‌های جهان بیزار بودم 

تو آمدی 

و با آمدنت، 

تمام فرضیه هایم را

باطل کردی!

 

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#شعر_کوتاه

پنجمین فصل سال


محبوب من

تن تو دشتی پوشیده از سبزه است

که بر دامنت اطراق کرده‌اند پروانه‌ها 

چشمانت ابری است 

پر از ترانهٔ باران 

و آغوشت 

پنجمین فصل سال است 

مطبوع تر از بهار 

گرم چون تابستان 

رنگین چُنانْ پاییز 

و بکر و رویایی همچون زمستان 

زیبایی تو 

شعری است 

از غزل‌های حافظ

به تمام لهجه های جهان.

 

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

مرا ببوس...

■ 

مرا ببوس

و دست‌هایت را

در کمرگاهم حلقه کن!

تا به محاصره ات در آید

شهرِ تن ام.

 

#لیلا_طیبی (رها)

#هاشور_در_هاشور

هزار و چهارصد و چندی

- به امام زمان(عج)


هزار و چهارصد و چندی

گذشت از آمدنت اما

فقط خیال تو با من بود

همیشه منتظرت هستم...

ولی همیشه نمی آیی

 


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#هاشور_در_هاشور

@ZanaKORDistani63

@mikhanehkolo

http://mikhanehkolop3.blogfa.com

 

دوست داشتنت

- دوست داشتنت:

دوست داشتنت برایم

مانند دانه های تسبیح است

آه، نشود روزی 

که این بند

پاره شود


#لیلا_طیبی(رها)

#هاشور_در_هاشور

بهار

❆ بهار:


تو را باید دوست داشت

و به باغ ها

نشانت داد

تا بدانند بی تو

هیچ درختی

بهار نمی شود



#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#شعر_هاشور

#شعر_هاشور_در_هاشور

مهر

- مهر:


با هم بودیم

چند صباحی در مهر

حالا که مهر تمام شد

مبادا بی‌مهریت گل کند.

 

#لیلا_طیبی(رها)

#هاشور

گلبوته

❆ گلبوته:


جانم به فدایِ لب و صورت یارم!

مست لعل دهن گلبوته نگارم

او، همچو زلیخا و زانا شده یوسف

افیون نگاهش خمارم که خمارم.

 

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

@mikhanehkolop3

https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag


شب یلدا

 زمستان شد

برگرد!

من و گنجشک های ایوان

چشم به راهیم

انارهای روی درخت

بی‌قرار دستانت هستند

تا چیده شوند!.

...

راستش از تو چه پنهان!

انار بهانه است

می‌خواهم این شبِ یلدا را

با عطر دستان تو 

به صبح برسانم.

 

لیلا طیبی (رها)