انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست

هوشنگ بادیه نشین

هوشنگ بادیه‌نشین

"آرتور رمبو" *شعر فارسی


هوشنگ بادیه‌نِشین (رشت ۱۳۱۴ـ تهران ۱۳۵۸ش) با نام اصلی، هوشنگ بیگانه‌طلب، شاعر ایرانی بود. 

تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به‌پایان برد. سال‌هایی از زندگی‌اش را در آبادان، سیستان و بلوچستان، ترکمن‌صحرا و تهران خانه‌‌ به‌دوش بود.

هوشنگ بادیه‌نشین در زمره ی شاعران آوانگارد در دهه ۴۰ قرار دارد و همین مسئله سبب شد که دو شعر از بادیه‌نشین در مهرماه ۱۳۴۷ در کتاب اول «شعر دیگر» به چاپ می‌رسد.

نبود منابع و در دسترس نبودن آثار، سبب شده  است که نسل‌های پس از انقلاب در ایران اهمیت و جدیت هوشنگ بادیه‌نشین در شعر معاصر ایران درنیابند. بادیه‌نشین عمر کوتاهی داست و در ۴۴ سالگی جوانمرگ شد. به همین علت بود که منوچهر آتشی لقب «آرتور رمبو»‌ی شعر فارسی را به بادیه‌نشین داد.

در کتاب «هلاک عقل به وقت اندیشیدن» یدالله رویایی ریشه‌‌هایی از زندگی و اشعار بادیه‌نشین را می توان یافت. بعدها، رویایی در دفتر شعر «هفتاد سنگ قبر»، شعری در وصف بادیه‌نشین از خود به یادگار گذاشت:


«در وقتِ مرگ

فهرستِ کین اگرم بود

انگور می‌شدم

و می‌فشردمم»


بادیه‌نشین در سال ۱۳۲۴ در ۲۰ سالگی مجموعه شعر «یک قطره خون» را در قالب نیمایی و متاثر از سمبولیسم ارایه‌شده از نیما به چاپ رساند. یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۳۵ بادیه‌نشین دومین مجموعه شعر خود به نام «چهره طبیعت» را با مقدمه‌ای از یدالله رویایی به چاپ رساند. مجموعه اشعار کوتاه به همراه یک شعر بلند.

 

او در ماندگارترین آثارش یعنی منظومه «ای تاریخ ما را به یاد داشته باش» تمامی خصوصیت‌های جهان‌بینی خودش و شعرش را در کمال ارایه می‌دهد:


«ای تاریخ، 

در ظلمت آب‌ها، 

هر چه دیدم سیاهی بود 

                   تنهایی بود

سیاهی در رگ‌هامان می‌دوید

تنهایی در قلب ما، 

              کلبه کهنه سکوت»


او وضعیت خود یا انسان آگاه به هستی را به عنوان یک شاعر را دوزخی مدام اعلام می‌کند:


«تاریخ! 

شاعران، 

قلب‌های خداوندان را دارند 

و روزگار شیطان‌ها را.»


شعر «بادیه نشین» بر بسیاری از شاعران هم‌نسلش و حتی شاعران بعد از او تاثیرگذار بود. ریسک و جسارت او در حوزۀ زبان، راهی را باز کرد که شاعرانی دیگر هم بتوانند، در حوزۀ زبان و فضاسازی‌های خاص برای مخاطب، خلاقیت و جسارت به خرج بدهند. تقریباً به جرئت می‌توان گفت شعر او (کم یا زیاد، شدید یا ضعیف) بر شعر، «سهراب سپهری»، «یدالله رؤیایی»، «منوچهر آتشی»، «اخوان ثالث» و چند شاعر دیگر در دهۀ ۴۰ و ۳۰، تأثیرگذار بوده و رد و نشانه‌های اندیشه و فرم و شیوۀ اجرایی شعر او، در شعر آن‌ها دیده می‌شود.

بیشترین تاثیر را از شعر او، سهراب سپهری گرفته است. تاثیری همه سویه، در حوزه زبان، وزن و موسیقی، ترکیبات و عبارات عجیب و نو و «شبه عرفان مدرن» اگر شعرهای سه دفتر شعر آخر سپهری را با شعرهای بادیه نشین مقایسه کنیم، دقیقاً متوجه می‌شویم که چقدر و چگونه از بادیه نشین متاثر است:


«باید امشب چمدانم را بردارم 

و به سمتی بروم

که همواره درختان حماسی پیداست.» (سهراب سپهری)


«ابر، صیقل می‌دهد شمشیر زنگ آلود 

آسمان را، پنجره بسته است

روز بر سنگ سیاه شب، بلورین جام بشکسته است.» (هوشنگ بادیه نشین)


از ویژگی‌های شعر او می‌توان به ابهام در کار و وهم‌آلود و رازآلود بودن، فضاسازی‌های کم‌نظیر، توجهش به فرم، تلفیق شعر متعهد از نوع سمبولیسم اجتماعی نیما و شعر رمانتیک سیاه، چیزی شبیه به کار‌های اولیه نصرت رحمانی و همچنین رفتن به سمت نوعی شعر انتزاعی و سورئالیستی و از جهتی نزدیک شدن به کار‌های هوشنگ ایرانی اشاره کرد.

 

بادیه نشین به معنای دقیق کلمه، شاعر نابغه‌ای است که کمتر دیده شده و چه در دوران حیاتش و چه در دوران پس از مرگ، در میدان شعر، نبوده! او حاشیه‌نشین شعر نو بود.



- نمونه ی اشعار:


(۱)

«ما و غروب تاریخ

در سرزمین بی‌مرده خورشید

ما و کنون جزیره سگ ماهیان

با ارتعاش دردآلود

با لحظه‌های سرشار از دود

ما و هزار اشکوب

با پلکان‌های سیاه

ما و هزار دخمه نمناک

با عنکبوت‌های تباهی

ای گیسوان زرد که دندان عاجتان

بر کتف روز و شب

- لکاته‌ها-

ما را رها ز قلعه یاقوت بازوان

ما را رها ز لطف و نوازش...» (با عنکبوت‌های تباهی)



(۲)

«یک لحظه زیستم

در زیر آسمان بلورین دست او

باران لطف‌ها

سرشار کرد پهنۀ خشک کویر را

آن لحظه زیستم

در لحظه‌یی که طعم دگر داشت زندگی

گلدان هر نفس

پر بود از ترانۀ زرین یاس‌ها

این زندگی و قصه تلخ بود و نبود

یک لحظه کاش بود.» (او با غروب رفت آتش تلخ ص ۱۰۷ )



(۳)

 «تک درختی مسلول

در خط گمشدۀ جاده باغ

باد پر کرده ز برگ

مشت‌ها را و خزان را بسیار…

باغبان رفته غم‌انگیز و فکور» (پاییز، از کتاب یک قطره خون)



(۴)

«هر شامگاه سرخ 

آن دم که آفتاب 

با قاره های سوخته و زرد آسمان 

دریاچه ها و قایق و توفان است

هر شامگاه سرخ 

آن دم که بی کرانگی نرم ابرها 

با خیمه های نقره و فیروزه 

تصویر یادها و خدایان است 

آه، ای برادرم 

هابیل! 

از ماورای کنگره ی روزگار دور 

افسانه ی تو بال گشاید

اسرار کاخ های طلایی کهکشان 

خون تو و سرود شهیدان است 

هر شامگاهِ سرخ 

آن دم که آفتاب عقابی ست آتشین 

بر جاده ها و بر پل بدعت 

تا بی کران محو که آن جا فرشتگان 

بر پلک هایشان 

الماس های اشک شکوفان است

قابیل 

آوخ، برادرم 

بر پیکر شهید برادرم 

با اسب زردِ خشم روان است 

آری 

از شامگاه «آدم»، تا شامگاهِ ما 

آلوده، رد پای جهان است.» (هابیل)



جمع آوری و نگارش: سعید فلاحی (زانا کوردستانی)




★ پاورقی:

ژان نیکلا آرتور رَمبو، زادهٔ ۲۰ اکتبر ۱۸۵۴ و درگذشتهٔ ۱۸۹۱ از شاعران فرانسوی است. او را بنیان‌گذار شعر مدرن برمی‌شمارند. او سرودن شعر را از دوران دبستان آغاز کرد. ذوق و نبوغ شعریِ او در سنین ۱۷ تا ۲۰ سالگی خیره‌کننده است. رمبو در دوران کوتاه زندگی‌اش به نقاط مختلف دنیا سفر کرد و در سی‌وهفت سالگی به دلیل وجود تومور سرطانی پای راست‌اش را قطع می‌کنند و چند ماه بعد در ۱۰ نوامبر ۱۸۹۱ مطابق با ۱۹ آبان ۱۲۷۰ ه‍. ش. در کنار خواهرش ایزابل جان می‌سپارد.

علیرضا جباری

علیرضا جباری

علیرضا جباری (زاده ۱۸ بهمن سال ۱۳۲۳ در شیراز) با تخلص آذرنگ، شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار و فعال مدنی، ایرانی بود. جباری عضو فعال کانون نویسندگان ایران و نیز عضو افتخاری انجمن قلم کشور انگلستان بود.
او تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در رشته اقتصاد از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و در مرکز نشر دانشگاهی به عنوان ویراستار مشغول فعالیت بود.
دو ترجمه او یکی با نام "اوالونا" از «ایزابل آلنده» و دیگری "آبی‌ترین چشم" نوشته نویسنده آمریکایی «تونی موریسون»، آثاری آشنا برای جامعه‌ی کتابخوان ایران هستند.
جباری با «پروانه شمیرانی» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های «مهرآهنگ» و «آذرنگ» بوده‌است.
از جمله افتخارات او، دریافت جایزه‌ی هِلمَن هَمِت بود. جایزه هِلمَن هَمِت، جایزه‌ی متعلق به سازمان دیدبان حقوق بشر که از سال ۱۹۸۹ به خاطر تعهد به آزادی بیان و شجاعت در برابر فشارهای سیاسی به نویسندگان و روزنامه‌نگاران تعلق می‌گیرد.
جباری علاوه بر نویسندگی و ترجمه، فعالیت مدنی و سیاسی نیز داشت. او از جمله یکی از کنشگران "کارزار لغو اعدام" (لگام) بود.
جباری در سال ۱۳۸۲ به زندان افتاد. زندانی ‌شدن او با واکنش نویسندگان جهان از جمله «ایزابل آلنده» نویسنده شیلیایی مواجه شد. خانم «آلنده» در نامه‌ای به «سید محمد خاتمی»، رئیس جمهور وقت ایران، خواستار آزادی او شد. سرانجام جباری پس از نزدیک به ۲ سال حبس مشمول عفو قوه قضاییه شد و در تاریخ ۲۳ مهر سال ۱۳۸۳ خورشیدی از زندان گوهردشت کرج آزاد گشت.
این نویسنده، شاعر و مترجم، روز دوشنبه ۱۷ آذر (۷ دسامبر) بر اثر ابتلا به بیماری کووید۱۹ در سن ۷۶ سالگی،  درگذشت.


جمع‌آوری و نگارش:
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

مرگ مادر

❆ مرگ مادر:


مادرم که رفت

دلخوشی هایم کوتاه

و دلتنگی بزرگ‌ شد

و کوهی به بزرگی یک بغض

جایش را گرفت


 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#شعر_هاشور

#شعر_هاشور_در_هاشور

میرزا غلام قیسوندی

میرزا غلام قیسوندی


"میرزا غلام قیسوندی" فرزند بیگ‌رضا با تخلص شعری  "غلام" از طایفه جاف‌رحمان‌بیگی که رشته‌ایی از جاف مرادی می‌باشد در سال ۱۲۶۹ هجری قمری در روستای قیسوند در بخش بیلوار کرمانشاه دیده به جهان گشود.

ابتدا دروس مختلفه را نزد "ملا صید احمد" در قیسوند فرا گرفت و سپس در روستای ماویان و نزد "ملا محمد مراد" به ادامهٔ تحصیل پرداخت.

مدتی بعد به روستای کنوله(کندوله) رفته و در محضر "ملا میرزای کنوله" تحصیل کرد.

میرزا غلام در سن ۲۸ سالگی با دختر عموی خود ازدواج کرد و برای کسب معاش به داد و ستد مشغول می‌شود. 


میرزا غلام در نوشتن نثر و نظم تبحر خاصی داشته است و بیشتر وقایع اجتماعی و سیاسی دوران خود را به نظم درآورده است.

برای نمونه در شعر بلندی آزادی فرزندش از محبس را چنان منظوم نموده که گویی مسعود سعد است و حبس‌نامه می‌نگارد؛ وی همین حبس شدن فرزندش به دست حکام آن زمان را چنان به وقایع سیاسی منطقه و کشور مرتبط می‌سازد که خواننده ناخودآگاه ژرف‌اندیشی عمیق وی و آگاهی از وضعیت زمانه را در می‌یابد.


نثر میرزا غلام به زبان فارسی است و دو لهجه "هه‌ورامی" و "کلهر" را به شیوایی و رسایی این دو لهجه کُردی به نظم درآورده است.

وی در نثری شیوا این چنین روستای قیسوند را وصف می‌نماید: "(قیسه‌وه‌ن) روستایی با سبزه و گل‌های گوناگون طبیعت، آفریده ایزد که بسیار فرح‌افزا و شورانگیز است. پرآب، سراب و نهرهای لب‌ریزی دارد. اراضی حاصلخیز آن در کنار رودخانه "رازآور" واقع است و تپه‌ایی مخروطی بزرگی از آثار باستانی را داراست. خدا می‌داند که شکم این تپه آبستن چه حوادث و وقایعی بوده است، ولی خاک کهنه آن شاهد است که در قدیم محل قلعه ملوک الطوایفی گذشتگان بوده؛ به هرحال منظره مرموزی دارد که گویی ارواح گذشتگان است که سر از خاک بیرون آورده، شاهد حوادث دهر می‌باشد. این آبادی چمنزاران و نهرهای فراوان، درختان سر به اوج کشیده با صفا دارد. در بالای تپه مخروطی، رودخانه رازآور دیده می‌شود. در شیب ملایم جنوب قیسوند کوه آژوان به مانند شمشیری سخت در صحنه مصاف تاریخ قرار دارد و مراتع طبیعی و قدیمی آن چراگاه‌های گله‌های ماست. هر ساله بهاران دسته جمعی در آن جای با صفا چادر را علم می‌کنیم و چند هفته‌ایی را در آنجا می‌گذرانیم و از توده‌های برف استفاده می‌کنیم... ."



به کوشش:

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)


------------------------------------------------------------

منابع:

- وب‌سایت کورد تی‌وی.

- کانال تلگرامی "آوای آژوان (بیله وار)"

- http://bilvar1.blogfa.com

https://www.dana.ir

مجموعه هاشور در هاشور ۰۱

- تنهایی:

کاش،،،

کسی به‌پرسد:

چرا لبخندهای تو؛

اینقدر بی‌رنگ است!؟

و من،،،

همه چیز را

بیاندازم گردن تنهایی!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ


- بازوان تو:

روانشناس‌اند بازوان تو!

وقتی به آغوشم می‌گیری...

                            ♡

آه!

چه زیبا رام می‌شود

اسبِ سرکشِ خیالم!


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

- کافر:

کافر تر از آنم که

"انسان"ت بدانم!

تو هنوز خدایگانِ منی...

اگرچه،،،

دست‌های معجزه‌گرت

            به کار نیست!


#لیلا_طیبی (رهـا)


همراهی

- همراهی:


 می‌دانم

 --خوب می دانم...

ردیفی پاییز؛

از سر دلتنگی‌هایم 

دست بر نمی‌دارد.

 شاید،،،

  انبوهی‌ی برگ‌های زرد

--علیرغمِ تازیانه‌ی توفان--

 تنِ عریان شهر را پوشانده‌اند؟

 کاش؛

 فهمیده باشی،،،

دلواپسی‌هایم را که

دست،

     تکان می‌دهی!



#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

زخمیِ اسارت

✓ زخمیِ اسارات:

...باید از تو نوشت.
وقتی،،،
بهار از تو شروع می‌‌شود.
و اردیبهشت،
لحظهٔ حضور توست آن‌گاه که،
گردش جهان
حول آفتاب نگاه توست

باید
     از تو نوشت
وقتی سازهای جهان کوک می‌شود
با اشاره‌ی انگشت‌های تو
و تنت،
عبور می‌دهد
فقرات کش آمده را
تا انتهای دعوتِ پرندگی‌ی چشم‌ها.

تو،،،
نُتی هستی ادامه‌دار
با اندامی پیچیده در مهتاب!

با تو باید،
از جنون نوشت
از حوصله‌ای که
در ترکیبی فریاد لمس می‌شود
زیر ناخن‌های زِبرِ تردید
برای دریدن خیالهای تازه‌ساز
و هوسی شدید
که در انزوای یک جمع تشریح می‌شود؛
بعد از صد سال تنهایی!

با تو باید،،،
از خون نوشت
روی ملحفه‌های مچاله
در شبی میگرنی

با تو باید
تمام شهر را پرسه زد
زیر چتری که
رنگی نمی‌پذیرد
وَ راه رفت
    و راه رفت،،،
زیر نگاه‌های هرز خیابانی که پایانی ندارد

با تو باید از درد نوشت
از بی‌کسی‌های یک مرد
از دست‌هایی سرد
از مادران تابوت برپُشت
از دختران سوخته‌ی شهر!

با تو باید
از قرن‌های رج زده نوشت وُ،
--دختران نو رَس.

با تو باید
از خیابان‌های وحشی پرده بر داشت
محصور ِفواره‌های شهوت
از لاینِ روزهای اعتراض
باید،
--از آبان
      --دی
       و بهمن نوشت!

باید از تو نوشت
و زن های بسیاری که
با مرهم زخم‌هایشان
بکارتی نا مکشوف را
زیرِ سئوال می برند

با تو باید
از خودم به نویسم
زخمی‌ی  سال‌های اسارت
در شلوغِ یک بیداری
از انقلاب تا رسالت
و از زندان‌های تُو در تُو

با تو باید
از تاول‌هائی نوشت
که مسیری را زوم می‌کند
تا دایره‌ای تکراری...

با تو باید از اهریمنی هجا بگیرم
که در کالبدت اورنگ زده است

با تو باید
از گورستان‌های تازه نوشت
با تو باید از تو نوشت
                          از
                            تو!


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

امروز و فردا

❆ امروز و فردا:


می گویم بیا

تو می گویی که فردا!

فردا که فردا شد

ای در گیر و دار هر فردا

امروز مرا دریاب!

کم کن امروز و فردا!

 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎‌‌

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#شعر_هاشور

#شعر_هاشور_در_هاشور

فرامرز سلیمانی

فرامرز سلیمانی

فرامرز سلیمانی (زادهٔ ۱۳۱۹ در ساری – درگذشتهٔ ۴ دی ۱۳۹۴ در واشینگتن دی‌سی) شاعری، مترجم، روزنامه‌نگار، ناشر و ویراستار ادبی ایرانی بود. از او به عنوان بنیانگذار خیزش شعری جریان موج سوم در ایران یاد می‌شود.
فرامرز سلیمانی در ۳ آبان ۱۳۱۹ در ساری زاده شد. او تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس «هدایت»، «نواب»، «پهلوی» و «نمونه» ساری به پایان برد، سپس به تهران آمد و در مدرسهٔ «هدف» تهران تحصیل کرد و سپس از دانشگاه علوم پزشکی تهران فارغ التحصیل شد و دکترای تخصصی خود را از آمریکا گرفت. مدرسهٔ پزشکی کوه سینا، نیویورک و دانشگاه هانمن فیلادلفیا مکان‌هایی بودند که وی در آن‌ها به ادامهٔ تحصیل پرداخت. او تخصص خود را در رشتهٔ بی‌هوشی و جراحی زنان، زایمان و نازایی (به انگلیسی: Obstetrician-Gynecologist and OB. Anesthesiologist) دریافت کرد او همچنین فوق تخصص بیهوشی مامایی داشت.
پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، او از جمله شاعرانی بود که در کنار پرویز اسلامپور (شاعر موج نو و شعر حجم)، احمدرضا چه‌کنی (شاعر موج نو و شعر حجم)، همایونتاج طباطبایی، مینا دست غیب، آذر مطلق‌فرد و مهین خدیوی در شعر ناب از آنان نام برده می‌شد.
در دوره‌ای که پس از انقلاب جریان‌های ادبی دوباره به راه افتاد، سه‌شنبه‌ها همراه عده‌ای از دوستان در زیرزمین کتاب‌فروشی بوک‌شاپ دور هم جمع می‌شدند. گروه سه‌شنبه‌شب‌ها که سلیمانی در کنار محمد مختاری، جواد مجابی، کاظم سادات اشکوری، عمران صلاحی، عظیم خلیلی و علی دهباشی اعضای آن بودند گروه چهارشنبه‌شب‌ها را تشکیل دادند که در آن رضا براهنی، نصرت کریمی، بهروز دولت‌آبادی، امیرحسین آریان‌پور شاعران و نویسندگان جوان‌تری مثل احمد محیط حضور داشتند. به عنوان فرزند طبیعت و پیرو نزدیک نیما یوشیج، اشعار او بسیار شخصی و نوستالژیک بود.
فرامرز سلیمانی تا پیش از مرگش، سردبیر انتشارات کتاب موج، دبیر بخش انگلیسی ماهنامه ادبی نوشتا و مدیر مسؤول نامهٔ IAMA، بولتن دو زبانهٔ انجمن پزشکی ایرانی-امریکایی بود. همچنین سلیمانی عضو و مشاور مرکز بین‌المللی زندگی‌نامه‌ها، عضو کتابخانه بین‌المللی شعر و انجمن جهانی سردبیران پزشکی بوده‌است. او بیش از ۶۰ عنوان کتاب و یک‌هزار مقاله به زبان‌های فارسی، انگلیسی و دیگر زبان‌ها منتشر کرده‌بود.
سلیمانی در نشریات بسیاری در ایران ویراستار بود. او تا پیش از فوتش سردبیر نشریهٔ کتاب موج در ویرجینیای آمریکا بوده‌است.
سرانجام او در ۴ دی ۱۳۹۴ درگذشت.

- کتاب‌شناسی:
✓ شعر:
- خط‌ها و نقطه‌ها: ۱۳۴۸–۱۳۵۴، تهران: کتاب موج، ۱۳۶۰.
- خموشانه: شعرهای ۱۳۵۵–۱۳۵۹، تهران: کتاب موج، ۱۳۶۰.
- سرودهای آبی: هفت سرود بلند، آمریکا/ویرجینیا: کتاب موج، ۱۳۶۰.
- آوازهای ایرانی: شعرهای ۱۳۵۴–۱۳۶۶، تهران: به‌نگار، ۱۳۶۸.
- رؤیایی‌ها: یک سرود بلند، تهران: نشر دی، ۱۳۶۸.
- سبز و سپید و سرخ: شعرهای ۱۳۶۹–۱۳۷۸، آمریکا/ویرجینیا: کتاب موج، ۱۳۷۸.
- از گلوی سرخ سهراب: شعرهای ۱۳۴۸–۱۳۶۹، آمریکا/نیوجرسی: انتشارات روزن، ۱۳۷۰.
- شب رؤیایی‌ها: شعرهای ۱۳۶۹–۱۳۷۸، تهران: نیم‌نگاه، ۱۳۸۰.

✓ داستان کودک:
- نیما، موج و دریا: بر اساس قصه‌ای از اوکتاویو پاز، گرگان: آژینه، ۱۳۸۰.

✓ نقد ادبی:
- شعر شهادت است: نقد و بررسی شعر انقلاب، تهران: کتاب موج، ۱۳۶۰.
- دو با مانع: نقد و گزینش شعرهای منوچهر نیستانی، تهران: انتشارات بزرگمهر، ۱۳۶۳.
کتابخانهٔ شعر جهان، انتشارات علمی، ۱۳۶۸.
بارورتر از بهار: نقد و بررسی و نمونه‌های شعر زنان ایران، انتشارات دنیای مادر، ۱۳۷۱.
شبانهٔ باغ سنگی: شعر یک‌صد سال اخیر یک حادثهٔ میان‌فرهنگی، آمریکا/ویرجینیا: کتاب موج، ۱۳۷۸.

✓ پزشکی:
- اولین سمینار مامایی انجمن ماماهای ایران: مجموعه مقالات، ویراستار به همراه: منصوره کاووسی، عذرا احتسابی‌مقدم، تهران: انجمن ماماهای ایران، ۱۳۶۴.
- آبستنی و زایمان طبیعی و آسان: روش‌های پیشگیری از باروری، همراه با: فروهر مینوی، تهران: انتشارات دی، ۱۳۶۸.
- زایمان بی‌درد: زایمان طبیعی، انتشارات روزبهان، ۱۳۶۳ (ویراست دوم ۱۳۷۲)
- لیزر در پزشکی: کاربرد لیزر در قلمرو دانش پزشکی، با: عبدالحمید حسین‌نیا، محمدعلی سجادیه، تهران: انتشارات آدینه، ۱۳۶۷.

✓ ترجمه:
- بلندی‌های ماچوپیچو، پابلو نرودا، با:احمد کریمی حکاک، اصفهان: نشر زمان نو، ۱۳۶۱.
- سرود اعتراض، پابلو نرودا، تهران: انتشارات دماوند، ۱۳۶۱.
- اسپانیا در قلب ما، پابلو نرودا، با: احمد کریمی حکاک، تهران: انتشارات گویا، ۱۳۶۳.
- انگیزهٔ نیکسون‌کشی و جشن انقلاب شیلی، پابلو نرودا، [همراه با: احمد کریمی حکاک]، تهران: نشر چشمه، ۱۳۶۴.
- عاشقانه‌ها، پابلو نرودا، با احمد محیط، نشر یوشیج، ۱۳۶۴.
- هرمان هسه، دگردیسی شاعر: شعرها، طرح‌ها و زندگی‌نامهٔ مصور همراه نقد و بررسی آثار هرمان هسه، هرمان هسه، تهران: انتشارات اسپرک، ۱۳۶۷.
- ۲۰۰۰ و کتاب عشق و شعرهای دیگر، پابلو نرودا، گرگان: آژینه، ۱۳۸۲.
- انقلابی در رشد و بقای کودک، یونیسف، با باقر میرفتاحی، تهران: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دفتر آموزش، ۱۳۶۴.
- تغذیهٔ مادر، تهران: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دفتر آموزش، ۱۳۶۵.
- کالبدشناسی و فیزیولوژی برای پرستاران و پیراپزشکان، جان گیدسون، با: حسین سلمان‌زاده، فاطمه کاظم نقاش، تهران: مجتمع علوم پیراپزشکی، ۱۳۶۵.
- فرهنگنامهٔ پزشکی پیرز، با: بهمن خالقیان، انتشارات علمی، ۱۳۶۹.

✓ مقاله:
- «شعر از چشم سوم: بررسی اشعار محمد مختاری، ماهنامه بنیاد، شمارهٔ ۴۰، آبان ۱۳۵۷.
- «شعر از چشم سوم: بررسی شعر حمید کریم‌پور، سیدعلی صالحی، فیروزه میزانی، هرمز علی‌پور»، ماهنامهٔ بنیاد، ۲۰ آبان ۱۳۵۷.
- تصویر تناقض: دربارهٔ طرح‌های بیژن اسدی‌پور، مجله کلک، شمارهٔ ۳.
- نقد کتاب: «فروغ فرخزاد: یک ربع قرن بعد»، مجله کلک، شمارهٔ ۵.
- نقد کتاب: سامان هستی (نقد کتاب «مغز به مثابهٔ یک سیستم»)، مجله کلک، شمارهٔ ۹.
- مقدمه‌ای بر شعر و ادبیات کودک و نوجوان، مجله کلک، شمارهٔ ۱۳.
- در دوردست و نامنتظر فرامرزی و فرامرزی‌های انسان معاصر، ماهنامه بایا، شمارهٔ ۳۸.
- موج شفاف شعر: اشاره‌ای به حرکت‌های تازه در شعر محمدحسین مدل، روزنامه اعتماد ملی، ۱۳ آبان ۱۳۸۵.
- شعری به رنگ زخم: نوگرایی و دگرگونی در شعر منوچهر آتشی، ماهنامه ادبی نوشتا ، سال اول، ش ۱.
- سه‌شنبه‌ها سدهای راه را رصد می‌کردیم، ماهنامه ادبی نوشتا سال اول، ش ۱.
- معماری بلور واژه‌ها: دید چند وجهی در حجم‌گرایی، ماهنامه ادبی نوشتا، سال اول، ش ۴، شهریور-دی ۱۳۸۶، صص۹۴–۹۷.
- مانایی در غیاب و غربت: پرسه در پنتالوژی تقی مدرسی، ماهنامه ادبی نوشتا ، سال دوم، ش. ۸.
- ایمونوتراپی لیشمانیاتروپیکا با تزریق بافی کت، با: سیمین شمس میمندی، شهریار دبیری، فصلنامهٔ بیماری‌های پوست.
- یاد و یادبودها: اخوان ثالث در تداوم سنت‌ها، احمد کریمی حکاک، مجلهٔ کلک، شمارهٔ ۶.
- نقد ادبی: مقدمه‌ای بر شعر استفان مالارمه، ژان پل سارتر، با زهره خالقی، مجلهٔ کلک، شمارهٔ ۱۱ و ۱۲.
- نمونه اشعار:
)
برهنه
زیر باران
تن شوی!
بهار، شبیخون زده است.
بهار،  شبیخون زده است.
تنیمیان شعله
در هجوم نگاه
بی تفاوت می‌سوزد
و باد خاکستری شده است.

)
از سفر شاهنامه آمدیم
با کولبار حماسه
سوار بر شبرنگ
و بر روز راندیم.
از دیدگاه نگران کوه و دشت
تا فراسوی افق.
و بر شب راندیم
و آتشی که در راه برافروختیم
توفانی بزرگ
در فراخنای گیتی  پدید آورد
و پسانگاه
که شعله ها فرو نشست
در آن‌سوی
تو تنها بودی.
از سفر دور و دراز شاهنامه می‌آیی
با قامتی که اسطوره‌ی بی‌مرگی است
و پهلو به پهلویت
اسبی بی سوار
و واپسین منزلگاه نگاه
پرستشگاه سترگ آتش پایاست.
 
فپیش از گذشتن
رویای بلند خواستن
پلک های شب را تفسیر می‌کند.
در خم راه
مسافر کدامین خطه
میهمان چشم‌های منتظر است؟
تنها آن سوی دیوارها
نسیم
سپیده را
بر چهره‌ی خیابان می‌پراکند
و پلک‌ها
رویاها را می‌روبند.
پلک‌های همیشه با رویاها.

)
شکوفه
در گذر توفان
عریان شد.
سرودهای ناسروده
پای پرچمی پنهان
ریخت.
چشمان باغ
پر بود
از اندوه خیامی.

)
آدم
شعری
بر سنبله گندم
نوشت.
حوا
سرود بلند فریاد را
 سر داد.
انسان
به شورش و رنج
میان باور شعر
نشست.

)
نام‌های ناشناس برای هر علف اما گلی و زیبایی-سامپو-
نیلوفر وحشی
در برفباد
زمستان بهاری
جامه می‌درد
به عریانی
بهاری در زمستان
چراغ دریایی
جزیره را می‌نگرد
دریای پاییز
دریای پاییز
قایقی می‌گردد
چراغ دریایی
هاروناتسواکی فویو شاد
شاد بهار تابستان پاییز زمستان

)
نیروانا
ناب ناشراری سوخته
به آتشی که سیروس ارتای بودا
تا شرق برده بود
تا شرق را سروده بود
و آتش
و خاک
و باد
و آب
در منتهای نیرواناب.


جمع‌آوری و نگارش:

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) 

شعر

چند هاشور از بانو لیلا طیبی(رهـا)



(۱)

آغوشِ تو،،،

   ساحلِ آرامشِ من است...

                               ¤¤¤          

دریا،،، 

توفانی است!


 


(۲)

دست‌هایش،

 شبیه ماهی می‌لغزد،

 -- لیز می‌خورد

                                  ☆         

آه!

ماهیگیرِ چابکی نیستم!!!


 


(۳)

"نیوتون" نیستی اما،،،

         خوب می‌دانی 

قانون جذبِ مرا!


 

#لیلا_طیبی (رها)

از کتاب عشق پایکوبی میکند!

راه بلد

 در معبدِ من می‌میرند
تمام بولهوسی‌های جهان!
من راهبه‌ئی هستم که
آخرین عبادتگاه ساخته شده‌ام
طرح‌ست از یک حسِ گمشده.

در مرهمی آغوش،
به پیچیدگی‌هائی برخورده‌ام
که رمزِ بوسه‌هایت را
             دنبال می‌کند!

به جغرافیائی آشنا
          هدایتم باش!


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

مجموعه اشعار هاشور ۰۶

مجموعه اشعار هاشور ۰۶



- گریه:


و‍ گریه،

دلتنگی‌های بُغضی‌ست که

نیمه شب‌های بی تو

گلویم را خط‌خطی می‌کند!

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ


- حرفِ چشمانت:


... از تو نشنیده‌ام،

"دوسـتت‌دارم"‌ را

از چشمانت اما؛

       -- بارها...

            -- بارها...

                 -- بارها!

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ


- اعجاز خدا:


با آفرینشِ تو بود

اعجازِ خدا

در کلامِ:

       «تبارک الله احسن...»!


 

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

#هاشور

راه بندان حنجره

- راه‌بندان حنجره: 


اگرچه،

    در تصویرِ توی قاب-

لبخند می‌زنم اما،

این شعر؛

اِلِمانی‌ست از دلتنگی‌هایم

ادامه‌ی حُزنی که پایان ندارد

 تو،

 تنها مضمونِ 

     عاشقانه‌های جهان هستی

با دلیل رجعتِ خیالاتم

به تو، 

     تو!

 بهارهای هر ساله‌ام فرق می‌کند

با این روزهای لعنتی...

طراوتی نمی‌بینم

در آب،

     آفتاب،

          خاک!

 زندگی،

لای انگشت‌هایِ ظریفِ تو 

                      نفس می‌کِشد

و پرندگان عاشق،

بر شانه‌های تو آواز می‌خوانند

 این جا،

هیچ چیز از آن من نیست 


کاش 

دلتنگی زبان داشت

تا دوری ی تو را فریاد بزنم

کاش

شعر مرا می‌خواندی!

می‌دانی؟

شعرم

بغض قافیه‌هایش،

راه‌بندانِ

گلوی من شده است!.


  

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

تکدر

- تکدّر: 


دوستت دارم

و همین اصل،،،

             غمگین ترم می کند!

 وقتی که،

نمی توانم چهار فصل جهان را

در آغوش تو آواز بخوانم!



حسادت می کنم وقتی 

نسیمی زیرک

مو هایت را به بازی می گیرد!


 آه

نارون بالا بلند من!

باور کن

از این همه خواستن، 

                 --غمگین ام...

مثل پرنده ای که

بادِ مهاجم

لانه اش را  

به تاراج برده ست!

 

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)


@mikhanehkolop3

مسجد، خانه‌ی خدا

مسجد، خانهٔ خدا


سعید فلاحی

(زانا کوردستانی)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چکیده:

مساجد به عنوان قرارگاه و مرکز عبادت، تعلیم، تربیت، رشد و بالندگی دارای ظرفیت مهم و اثرگذار هستند. پیامبر(ص) هنگام هجرت از مکه به یثرب در روستایی به نام قبا به مدت ۳ روز توقف کردند که اولین اقدام ایشان در این روستا پایه‌گذاری مسجدی بر اساس تقوا و به نام قبا در آن روستا بود. پیامبر(ص) پس از حرکت از این روستا در روز جمعه در جمع قبیله‌ای به نام بنی‌سالم توقف کرده و اولین نماز جمعه نیز در آنجا به امامت ایشان اقامه و به میمنت همان نماز، مسجدی به نام مسجدالجمعه در کنار آن قبیله قرار دارد که چند سال قبل، تجدید بنا و توسعه داده شد. اولین اقدام پیامبر(ص) در ورود به یثرب جهت اجتماع و وحدت مسلمانان، تاسیس مسجدالنبی بود که دفتر کار ایشان قرار گرفت. به مرور زمان مسائل اجتماعی، اقامه نماز در ۵ وعده، آموزش دین، قرآن، احکام و اخلاق در آن مسجد انجام شده و با افزایش جمعیت، مهم‌ترین تصمیم‌های جامعه مانند تصمیم‌های سیاسی، اجتماعی، دفاعی و نظامی نیز در مسجدالنبی صورت پذیرفت. 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلمات کلیدی:

مسجد - مساجد - خدا - اسلام - دین.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مقدمه:

در ممالک اسلامی مسجد به‌عنوان مرکز آغازین شکل‌گیری انقلاب‌ها و حرکت‌های مردمی در مبارزه علیه ظلم و ستم به‌ویژه در دوران معاصر، نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. اگر به تاریخ بنای نخستین مسجد اسلام توجه کنیم، درخواهیم یافت که بنای این مسجد نیز در زمان رسالت نبی مکرم اسلام(ص) در بدو ورود حضرت به مدینه گذاشته شد، که ایشان در حال مبارزه علیه مشرکان بودند. درباره فلسفه وجودی مسجد می‌توان گفت، اولین و مهم‌ترین فلسفه به وجود آمدن مسجد، ایجاد جماعت و ارتباط مخلوق با خالق و ذکر یاد حق تعالی است. همچنین با دلیل اهداف اخلاقی و تربیتی، دوری از انحراف و جرم و حتی اهداف اجتماعی و اقتصادی که در آیات قرآن هم این مسئله چندین بار با تعابیر گوناگون آمده است. نقش آفرینی مساجد در تمامی عرصه‌ها و شئون جامعه اسلامی، سبب توسعه و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است. همچنان‌ که مساجد در عصر نبوت پیامبر(ص) و ائمه معصوم (ع)، کارکردی فراتر از برگزاری مراسم عبادی داشته، که در اعصار بعد نیز، کم و بیش با این رسالت همراه بوده و کارکردی ویژه پیدا کرده‌ است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

معنای لغوی مسجد:

واژهٔ مسجد در لغت به معنای سجده‌گاه و پیشانی است. بر طبق یک نظر، واژهٔ مسجد معرب واژهٔ مزگت است که از زبان آرامی وارد عربی و فارسی شده‌است.

مَزگَت واژه‌ای ایرانی به معنی مسجد است. منظور از مز در مزکد یا مزگت همان خدا و کد به معنی خانه است. در زبان کُردی به مسجد، مزگت یا مِزگوت گفته می‌شود و در تمامی کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه این واژه کاربرد دارد. 

هنوز برخی از مسجدهای کهن ایران با نام مزگت نامیده می‌شود مانند «ایسپیه مزگت» (مسجد سپید) در گیلان «دزگامزگت» مازندران و در تمامی مناطق کردنشین مانند مزگت طوبی خانم.

در قرآن، مسجد به معنای اعم نیایشگاه خداوند به کار رفته‌است. مسجد الاقصی، که معبد یهودیان یا کنیسه  بوده‌است و در زمان نزول قرآن کاربردی غیر از آن نداشته‌است، دو بار در قرآن از آن به عنوان مسجد نام برده شده‌است. همچنین در داستان اصحاب کهف نیز قرآن می‌گوید بر مزار آنان مسجدی بنا کردند. این مسجد بر  اساس قول غالب مورخین با توجه به دین مرسوم آن روز کلیسا بوده ست. البته ممکن است کنیسه نیز بوده باشد؛  ولی با توجه به قبل تر بودن از اسلام نمی‌تواند به معنی مسجد مخصوص مسلمانان بوده باشد. علاوه بر مسجدالحرام(بیت العتیق) و مسجدالاقصی در قرآن کریم به مساجد دیگری مثل مسجد قبلتین (۱اسرا) - مسجد قبا (۱۰۷توبه) - مقام ابراهیم (مصلی) و مسجد ضرار که دستور تخریب آن داده شد(۱۰۷توبه) اشاره شده‌است.

دربارهٔ تمثیل مسجد، هانری کربن می‌گوید در آغاز با تفکر به پرواز پرندگان در  آسمان، تصمیم گرفته شد فضایی همانند آسمان و در واقع در مقابل پرستشگاه آسمانی، پرستشگاهی زمینی ساخته شود که در واقع این محل مکان ارتباط میان آسمان و زمین باشد. پرستشگاه مفهومی از فضایی است که مسجد ایرانی را معنی می‌کند. در میان صحن مسجد، حوض آبی قرار دارد که تصویری از آسمان، که همان پرستشگاه مثالی است و کاشی‌های گنبد را نمایان می‌سازد. آب حوض، آیینه‌ای است که از طریق همین آیینه حقیقت نماد مرکزیت آشکار می‌شود. فیلسوفان بزرگی که در اصفهان زندگی می‌کردند همین نمود آیینه در پرستشگاه مثالی را بیان کرده‌اند. مساجد دارای ۴ ایوان هستند که در امتداد ۴ افق هم قرار دارند، اما اگر ما در یکی از ایوان‌ها قرار بگیریم قادر خواهیم بود هم ایوان و هم تصویر ایوان را در حوض ببینیم. این تصویر، تصویر مجازی است که ما می‌بینیم و انتقال تصویر از قوه و مجاز به واقعیت همان تأویل است که برای سهروردی رسوخ به عالم مثال بود. تصویر معنوی بر هر دریافت تجربی تقدم دارد و آیینه دقیقاً همان چیزی که در جهان واقعی قرار دارد را به ما نشان می‌دهد و ما را به سمت بعد معنوی تصویر می‌برد. به گفتهٔ یکی از بزرگان ایرانی دیدن چیزها در «هور قلیا» همان «اقلیم هشتم» یا«مدینهٔ تمثیلی» است و آیینه است که این راه را به ما نشان می‌دهد. «تمثیلی که مساجد ایرانی از صورت مثالی پرستشگاه آسمانی ارائه می‌دهند، با تعریض‌های ساختاری به رقم ۱۲ که عدد کلیدی ریاضیات عرفانی شیعه اثنی عشری است، دقت بیشتری پیدا می‌کند.» تحلیل ساختار مسجد و فضای ریاضی آن باعث شده که شاخص‌های بسیاری نمادین شود. مثلاً کتیبهٔ شاه طهماسب اول که گرداگرد ایوان جنوبی قرار دارد، نام ۱۴ معصوم را دربردارد؛ یا سعید قمی با سنجش ۱۲ زاویهٔ مکعب کعبه نام ۱۲ امام را سنجیده و این نکتهٔ پنهانی را دریافته‌است. به گفتهٔ هانری کربن اصفهان مقر هور قلیا است و شاه عباس اول هنگامی  که حکومت را به دست گرفت تصمیم داشت اصفهان را بر اساس تصویر شهرهای بهشت و آنچه در قرآن، کتب عارفان و حکما نقل شده ایجاد کند.

نکنهٔ حائز اهمیت در باب، ظاهر بیرونی مساجد، این است که مناره‌های مساجد معمولاً دو یا یک عدد می‌باشند به صورتی که مساجد فرقه سنی داری یک مناره و مساجد فرقه شیعه دارای دو مناره می‌باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انواع مساجد از لحاظ ساختار و کارکرد:

الف - مسجد جامع:

تفاوت‌های موجود بین مسجد و مسجد جامع با ویژگی‌های هر کدام به خوبی مشخص است شاخصه‌هایی پایدار که در سراسر جهان اسلامی و در طول زمانی حدوداً هزار سال همچنان باقی مانده‌است. مسجد مکانی بوده صرفاً به جهت عبادت اما از آنجایی که در گذشته‌استفاده‌های دیگری هم از آن می‌شد نظیر قضاوت، نگهداری بیت المال، برپایی اجتماعات بزرگ، بزودی نماد قدرتمند اسلام شد و هم عرصه‌های دینی و هم قلمروهای دنیوی را در بر گرفت، اما نتوانست پاسخگوی نیازهای مذکور باشد، ساخت مسجد جامع بعلت حفظ این دو جنبه بود. فقدان نهادها و بناهای رسمی عمومی نظیر تالار شهر یا محاکم اسلامی، به نقش دو وجهی مسجد جامع اهمیت بیشتری بخشید. این تمایز کارکردی، تفاوتی را در منزلت و مقصود مساجد منعکس ساخت و در دو واژه کاملاً مجزا رسمیت یافت، یعنی مسجد و جامع. علی‌رغم تمایز آشکار کارکردی بین مسجد و جامع، از لحاظ طرح تفاوتی بین این دو وجود ندارد. در واقع «جامع» عملاً ابعاد بزرگتر و تزئینات بیشتری را دارا می‌باشد.


ب - مساجد شبستانی:

این مساجد که برگرفته از ته رنگ مسجد پیامبر در مدینه می‌باشند. دارای نقشه‌ای مستطیل شکل با حیاط مرکزی و شبستانی در جهت قبله می‌باشند. مساجد ابتدای اسلام اغلب دارای طرح شبستانی بوده‌اند. مسجد جامع فهرج، مسجد تاریخانه دامغان، مسجد جامع نیشاپور، مسجد اولیه جامع اصفهان، مسجد اولیه جامع یزد، مسجد اولیه جامع ساوه، مسجد جامع نائین و مسجد اولیه جامع اردستان دارای طرح شبستانی می‌باشند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

معماری مسجد:

مساجد در ابتدا بسیار ساده ساخته می‌شدند و معمولاً سقف حصیری داشتند. هنگامیکه اسلام در ایران استحکام یافت مساجد با گنبد ساخته شد و گنبد بیشتر در معماری ایرانی نِمود پیدا کرده‌است. 

قدیمی‌ترین نمونه مساجد با گنبد چارطاقی مربوط به مسجد الاقصی است که قبل از اسلام ساخته شده‌است. 

در ایران ساسانی بیشتر آتشکده‌ها به صورت چارطاقی و گنبد دار مدور بودند و همین سبک در ساخت مساجد ایران بکار گرفته شد و سپس مناره بر آن افزوده شد. 

در کشورهای شمال آفریقا مساجد فاقد گنبد است و به صورت یک مناره‌ای ساخته می‌شود. مساجد قدیم تر در جهان عرب فاقد مناره هستند. 

مساجد در معماری ایران از سیر طراحی تکاملی برخوردارند. کاشی کاری سنتی از مهم‌ترین عناصر تزئینی مساجد ایرانی است.

اما بخش‌هایی هستند که در بیشتر مساجد وجود دارند. هر چند ممکن است در مساجد مهمی مانند مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان وجود نداشته باشند. بخش‌های زیر در مساجد دیده می‌شوند:

سر در

آستانه

گنبد

بارو

گلدسته

صحن یا میانسرا

حرم

محراب

رواق

بارگاه

چله‌خانه

حجره

شبستان

کتیبه

ستون

سرستون

طاق

خواجه‌نشین

آرامگاه

سنگ قبر

نورگیر مسجد


ویژگی‌های ساختاری هر مسجد شامل انعطاف ذاتی، بی‌تفاوتی نسبت به نماهای خارجی، تأکید متقابل بر فضای داخلی، و گرایش طبیعی به تزئینات کاربردی است. زمانی که از مسجد «جامع» سخن می‌رانیم در واقع همان مسجد است با ویژگی‌هایی مضاف و فراتر از مسجد و وام گرفته شده از معماری دوره بیزانس با ریشه‌های کلاسیک. به اعتقاد پیرنیا (۱۳۸۳)، ایرانیان کهن و هنرمندان آن‌ها باور  به تقلید درست داشته‌اند و آن را بهتر از نوآوری بد می‌دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. از این وجوه خاص که جامع را از مسجد متمایز می‌کند، می‌توان به محراب، منبر یا سکوی وعظ، مقصوره یا محصوره، ناو یا راهروی بالا آمده میانه شبستان و گنبد اشاره کرد. ذکر این نکته حائز اهمیت است همه این عناصر در یک بنا با درجه اهمیت برابر باقی نماندند و با همه آن‌ها به یک نحو برخورد نمی‌شد (براند، ۱۳۸۳).

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تاریخچه مسجد در ایران:

پس از انقراض سلسلهٔ پادشاهان ساسانی، ساخت مساجد در ایران آغاز شد. در سه قرن نخستین حکومت اسلامی در ایران، مساجد به شیوه‌ای بسیار ساده و به پیروی از معماری ساسانی ساخته می‌شد. زادگاه اولین نمونه‌های معماری اسلامی ایران را در خراسان دانسته‌اند، لذا طریق ساخت بناهای این دوران (شامل امویان، عباسیان، طاهریان) به شیوه خراسانی معروف است. در این شیوه که نقشه عمومی بناهای آن از مساجد صدر اسلام اقتباس شده، مساجد به صورت «شبستانی» یا «چهل ستونی» ساخته شده‌اند. (ذکرگو، ۴۶:۱۳۸۰)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کارکردهای مسجد:

مساجد به عنوان مهم‌ترین بناها در هر شهر و روستا همواره نقش‌های متعددی در زندگی قشرها مردم داشته‌اند. این بناها چون بزرگ‌ترین ساختمان‌ها بوده‌اند در آغاز نیازی به داشتن نشانی ویژه‌ای نداشته نگاه هر گذرنده‌ای را به سوی خود جلب می‌کردند اما پس از گسترش شهرها نخست با افزایش در گاه‌ها و نهادن توق بر بلندترین جای ان و سپس با ساختن میل برج مناره در کنار و نزدیک ان ساکنان شهر را به عبادتگاه راهنمایی می‌کرده‌اند. رفته رفته مسجد به عنوان چشم‌اندازی جغرافیایی و جلوه گاه هنر و ذوق ایرانی شهر را کاملاً تحت تأثیر خود قرار داد اما سیمای خاصی که مسجد در شهر به وجود می‌آورد و اثری که بر گسترش شهر می‌گذاشت. تنها به فضاهای فیزیکی و آرایش‌های هنری و ذوقی ان ختم نمی‌شد بلکه مسجد از گذشته کارکردهای گوناگونی داشته و اکنون هم این نقش‌ها را تا حدودی حفظ کرده‌است. این نقش‌ها عبارتند از:


- مرکز ارشاد و تبلیغ اسلامی.

- عبادت نمازگزاران و نیایش به خدا.

- جمع‌آوری نذورات و کمک‌های خیرین.

- آموزش رشته‌های مختلف (قرآن، نهج البلاغه، آمادگی دفاعی و…)

- و...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فهرستی از مسجدهای مهم جهان:

- مسجد الحرام مکه - مسجد النبی، مدینه - مسجد قبا - مسجد حمزه در عربستان.

- مسجد ابوحنیفه، اعظمیه، بغداد - مسجد ابوحنیفه - مسجد کوفه - مسجد سهله - مسجد کاظمین - مسجد جامع سامرا در عراق.

- مسجد اموی دمشق - مسجد نقطه - مسجد الاقصاب در سوریه.

- مسجد رفاعی، قاهره - مسجد جامع ناصر محمد بن قلاوون - مسجد سلطان حسن - مسجد عمرو بن عاص در مصر.

- مسجدالاقصی، بیت‌المقدس - مسجد قبةالصخره، بیت‌المقدس - مسجد عمر در فلسطین.

- مسجد حسن دوم - مسجد ابراهیم الابراهیم در مراکش.

- مسجد جمکران - مسجد شاه، اصفهان - مسجد سید اصفهان - مسجد حکیم اصفهان - مسجد جامع یزد - مسجد جامع بروجرد - مسجد جامع قبله - مسجد سلطانی بروجرد - مسجد چوبفروشی - مسجد عیدگاه - مسجد کبود - مسجد گذری - مسجد جامع تبریز - مسجد جامع نیشابور - مسجد جامع گوهرشاد - مسجد جامع شوشتر - مساجد عبداللهی - مسجد چوبی - مسجد المهدی مهدیشهر - مسجد الرضا(ع) کوهدشت - مسجد جامع کوهدشت - مسجد حاج عبدالله تو پشماش در ایران.

- مسجد ایا صوفیا، استانبول - مسجد سلطان احمد، استانبول - مسجد سلیمانیه - مسجد مراد پاشا - مسجد ایوب سلطان - مسجد بایزید - مسجد رستم پاشا - مسجد شاهزاده (استانبول) - مسجد فاتح - مسجد ینی والده - مسجد جامع آدانا - مسجد یاغ - مسجد عیسی بیگ - مسجد یشیل - مسجد امیر سلطان در ترکیه.

- مسجد جامع هرات - مسجد کبود، مزار شریف - مسجد ملا محمود - مسجد سه‌دکان چنداول - مسجد نه‌گنبد - مسجد حاجی صاحب پایمنار - مسجد گوهرشاد هرات در افغانستان.

- مسجد نگارا در مالزی.

- مسجد ادهم بیگ در آلبانی.

- مسجد کبود (ایروان) در ارمنستان.

- مسجد جمیرا - مسجد شیخ زاید در امارات متحده عربی.

- مسجد فخرالدین- مسجد محمدالامین در لبنان.

- مسجد قرطبه در اسپانیا.

- مسجد شاه‌جهان - مسجد دیدزبری - مسجد مرکزی لندن - مسجد فضل - مسجد بیت‌الفتوح در انگلیس.

- مسجد اوری - مسجد پاریس در فرانسه.

- مسجد الرشید در کانادا.

- مسجد مرکز فرهنگی اسلامی نیویورک - مسجد مرکز اسلامی واشنگتن - مسجد مرکز اسلامی اوماها - مسجد مرکز اسلامی در آمریکا.

و ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسجد‌ النبی اولین مسجد مسلمین جهان:

در خصوص ساخت مسجد‌النبی می‌توان گفت، بر اساس روایات اسلامی؛ نخستین اقدام رسول خدا (ص) در مدینه‌ منوره ساخت این مسجد بود. پیش از آن در قبا نیز مسجدی به دست آن حضرت و اصحاب بزرگوارشان ساخته شده بود، که چنین اقدامی از اهمیت نقش مسجد در اسلام خبر می‌دهد.

این مکان، شریف‏‌ترین مسجد پس از مسجدالحرام است. رسول خدا(ص) درباره‌ نماز خواندن در این مسجد فرمودند: «نماز در مسجد من، نزد خداوند برابر با ۱۰ هزار نماز در مساجد دیگر است، جز مسجد الحرام که نماز در آن برابر با ۱۰۰ هزار نماز است.»

زمین مسجد النبی از آن دو یتیم بود که در آن جا خرما خشک می‏‌کردند. رسول خدا (ص) آن زمین را به مبلغ ۱۰ دینار از ولیّ دو طفل خرید تا در آن جا خانه و مسجدش را بنا نهد. این زمین در آن زمان در حدود ۱۰۶۰ مترمربع مساحت داشت که صحن آن با ریگ سیاه فرش شد و دیوارها با خشت و گل بالا برده‌ شد. بنای این مسجد ترکیب و شکل نخستش تا ۷ سال بدون تغییر ماند؛ در سال هفتم هجری، پس از فتح دژهای خیبر به دست مسلمانان، که به‌سوی مدینه بازگشتند و کم کم ضرورت توسعه مسجد به‌خاطر افزایش روزانه جمعیت مسلمانان، توسط پیامبر(ص) احساس شد و این مسجد در حدود ۲۴۷۵ متر مربع گسترش یافت.

در زمان خلافت خلیفه دوم، عمر بن خطاب، با توجه به فراوانی و انبوهی مسلمانان در مسجد النبی و نبود جای کافی برای برگزاری فرایض، اعتکاف، نیایش و زیارت، تصمیم گرفت تعدادی از خانه‌های اطراف مسجد را برای توسعه مسجد ویران کند. پس از انجام این گسترش، در قرار گرفتن درب‌های بزرگ مسجد تغییراتی در مسجد به‌وجود آمد.

در زمان عثمان نیز، افزایش روز افزون جمعیت مسلمانان در شهر مدینه و مهاجرت قبایل مسلمان به سوی مدینه، گسترش بیشتر مسجد را ضروری کرده‌ بود. بنای مسجد در زمان خلیفه سوم اهل سنت، فرسوده و دیوارها و ستون‌هایش دچار پوسیدگی شده بود. در سال ۲۴ هجری، مردم مدینه درباره کمی جا در مسجد گفت‌وگو کردند و خواستار گسترش آن شدند و مساحتش به ۴۰۷۱ رسید. عثمان، ساختمان مسجد را تغییر داد و به مساحتش اضافه کرد، دیوارهایش را با سنگ‌های نقش‌ و‌ نگار دار و ستون‌هایش را با سنگ‌های تراشیده و نگاشته، باز ساخت و سقف را با چوب ساج ترمیم کرد. می‌توان گفت، عثمان بنای مسجد‌ النبی را از آن حالت نخستین و سادگی و بی‌آرایگی بیرون آورد. ساختمان دیرین مسجد از بن برچیده و بنای تازه‌ای جایگزین آن کرد.

به دنبال روی کار آمدن آل سعود، در دو مرحله‌ توسعه، ۸۸ هزار و ۲۴ متر به مساحت کل مسجد النبی افزوده شد که بیش از ۱۶۷ هزار نمازگزار را در خود جای می‏‌دهد. با توسعه‌ اطراف حرم، هزاران‏ نفر دیگر به ظرفیت نمازگزاران افزوده شده است. آنچه از آثار و اسامی امامان شیعه، خلفا و برخی صحابه بر کتیبه‏‌های مسجدالنبی به چشم می‏‌خورد، یادگاری از سلاطین عثمانی است. امروزه مسجد‌النبی دارای ظاهری متفاوت با گذشته که مزین به معماری اسلامی، دارای ۷ باب اصلی و ۸۱ ورودی است.


بخش‌‏های مختلف مسجدالنبی:

۱. روضه شریف: این قسمت فضیلت زیادی دارد و در حدیثی از رسول خدا (ص) به عنوان باغی از باغ‏‌های بهشت معرفی شده است. در محدوده‌ روضه‌ مطهره، سه مکان مقدس دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از: مرقد مطهر پیامبر(ص)، منبر و محراب. در کناره‌ شرقی مسجد، رسول خدا (ص) حجره‏‌هایی برای زندگی همسران خود ساخته بودند که تا نزدیک ۹۰ سال پس از رحلت آن حضرت نیز سرپا بود. ابتدا حجره‏‌ای برای سوده، پس از آن برای عایشه و در امتداد آن حجره‏‌ای برای حضرت فاطمه (س) ساخته شد.

۲. منبر: یکی از مکان‌های مقدس در مسجد، محل منبر رسول خدا (ص) است. در روایات آمده است که پیامبر در آغاز با تکیه بر درخت خرما، به ایراد خطبه می‏‌پرداخت. یکی از اصحاب پیشنهاد ساختن منبری را داد تا رسول خدا (ص) روی آن بنشیند تا هم مردم او را ببینند و هم آن حضرت از ایستادن خسته نشود. این منبر دارای سه پله بوده است. منبر رسول خدا (ص)، هشت بار نوسازی شده و هر بار در جای پیشین خود قرار داده شده است. منبری که در حال حاضر وجود دارد، منبری است که سلطان مراد عثمانی در سال ۹۹۹ هجری قمری دستور ساخت و نصب آن را داد.

۳. محراب: محراب در محلی ساخته شده است که رسول خدا (ص) در آنجا نماز می‏‌گزارد و در این که محل نماز آن حضرت همین محراب فعلی است، تردیدی نیست.

۴. ستون‌های مسجد: سقف مسجد پیامبر (ص) بر ستون‏‌هایی قرار داشت‏ که علاوه بر نگهداری سقف، مورد استفاده‌ رسول خدا (ص) و اصحاب آن حضرت بود. از ستون‏‌های هشتگانه‌ آن زمان خاطرات ویژه‏‌ای باقی مانده که سبب تقدس آن شده است، به طوری که اکنون نزدیک به ۷۰۶ ستون در مسجد وجود دارد. ستون‏‌هایی که در محل قدیمی مسجد، در قسمت جنوبی آن قرار دارد، اکنون با رنگ سفید از بقیه ستون‏‌ها مشخص شده است.

۵. صفه: صفه نام مکانی است که گروهی از مهاجران مسلمان بی‏‌سرپناه در سال‏‌های اولیه‌ هجرت در آنجا سکونت داشتند. زمینی که به آنها اختصاص داده شده بود، حدود ۹۶ متر مساحت داشت و مسقف بود و در میان باب جبرئیل و باب النساء قرار داشت. افرادی مانند بلال، ابوذر، مقداد، حذیفه و... از اصحاب صفه بودند.

۶. مقام جبرائیل: این محل به خاطر این به عنوان مقام جبرائیل شناخته شد، که این فرشته‌ مقرب الهی از آنجا بر رسول خدا (ص) وارد می‏‌شد و به خدمت آن حضرت می‏‌رسید، این محل اکنون داخل حجره‌ شریفه قرار دارد و قابل دسترسی نیست.

درباره‌ درهای نخستین مسجدالنبی (ص) در منابع تاریخی چنین ذکر شده است؛ زمانی که مسجدالنبی ساخته شد، سه در برای ورود و خروج داشت، اما در سال سوم هجرت به دستور پیامبر (ص) همه‌ درهای خانه‌ها به جز در خانه امام‌علی(ع) به مسجد بسته شد.

یکی از نمادهای مسجد در معماری اسلامی، وجود مناره و ماذنه در آن است، مناره‌‏های مسجدالنبی زمانی که ولید، مسجد را توسعه داد، چهار مناره بر چهار گوشه‌ مسجدالنبی ساخت، این مناره‏‌ها در گذر زمان جای خود را به مناره‏‌های بزرگتر و محکم‏‌تری دادند و مناره‌‏های جدیدی نیز برای مسجد ساخته شد. چهار مناره‌ اصلی مسجد عبارتند: از مناره‌‏های سلیمانیه و مجیدیه که در دو سوی ضلع شمالی قرار گرفته و مناره‏‌های قایتبای و باب‌السلام که در دو سوی ضلع جنوبی (قبله) واقع شده‌اند. در حال حاضر مناره‌‏های دیگری نیز بر مسجد افزوده شده و تعداد آنها به ۱۰ رسیده است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قرآن و مسجد:

برخی از محققان می‌گویند در قرآن در مجموع ۲۶ بار کلمه مسجد آمده است و تعدای دیگر ۲۸ مرتبه را ذکر کرده اند. اما به طور کلی باید عنوان کرد که در قرآن کریم جمعاً ۲۶ بار کلمه مسجد، مساجد و مسجداً به کار رفته است (کلمه «مَساجِدُ» ۶ بار و کلمه «مَسْجِد» ۱۸ بار و «مَسْجِداً» ۲ بار). سوره‏هایى که داراى کلمه مساجد - مسجد - مسجداً  است، عبارتند از:


الف - کلمه «مَساجِدً» جمعاً ۶ بار:

۱ - سوره بقره ۲ بار آیات ۱۱۴ و ۱۸۷

۲ - سوره توبه ۱ بار آیات ۱۷ و ۱۸

۳ - سوره حج ۱ بار آیه ۴۰

۴ - سوره جن ۱ بار آیه ۱۸.


ب - کلمه «مَسْجِدً» جمعاً ۱۸ بار:

۱ - سوره بقره ۶ بار آیات ۱۴۴ - ۱۴۹ - ۱۵۰ - ۱۹۱ - ۱۹۶ - ۲۱۷

۲ - سوره مائده ۱ بار آیه ۲

۳ - سوره اعراف ۲ بار آیات ۲۹ - ۳۱

۴ - سوره انفال ۱ بار آیه ۳۴

۵ - سوره توبه ۴ بار آیات ۷ - ۱۹ - ۲۸ - ۱۰۸

۶ - سوره اسرى ۲ بار آیات ۱ - ۷

۷ - سوره فتح ۲ بار آیات ۲۵ - ۲۷.


ج - کلمه «مَسْجداً» جمعاً ۲ بار:

۱ - سوره توبه ۱ بار آیه ۱۰۷

۲ - سوره کهف ۱ بار آیه ۲۱

از مجموع ۲۶ بار کلمه مسجد - مسجداً و مساجد به کار رفته در آیات قرآن مجید ۲۰ مورد مفرد است (مسجد - مسجداً) و ۶ مورد جمع (مساجد) و در مجموع این آیات ۱۵ بار کلمه مسجد با «الحرام» ترکیب شده است که از این تعداد ۹ مورد مربوط به حج است و براى مواردى چون معراج پیامبر، عدم ورود مشرکان به مسجد و آبادانى مسجدالحرام براى هر کدام یک مورد بوده است و نیز یک مورد در سوره اسرا با لفظ الاقصى ترکیب شده است «مسجدالاقصى» ۵ مورد بدون ترکیب آمده است از مجموع ۶ مورد جمع به کار رفته در آیات کلام الهى ۳ بار با کلمه الله ترکیب یافته (مساجدالله) و بقیه کلمه جمع بدون همراه و ترکیب است.

در این آیات، به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در اسلام، پاره‌ای از احکام مسجد و مسجد الحرام و احکام خاص آن، مسجد الاقصی و مسجد اصحاب کهف، اشاراتی شده است. البته، آیه‌های دیگر نیز در قرآن درباره‌ی مسجد و اهمیت آن آمده است که هر چند لفظ مسجد در آنها نیامده است، ولی بنابر مفهوم این آیات و گفته‌ی تمامی مفسران، می‌توان در مورد مساجد، این آیات را  نیز ذکر کرد.

قرآن برنامه‌ای جامع و مدون برای تمامی مسلمانان در سطح مساجد ارایه کرده است چنانچه بدون قرآن هیچ برنامه ای را نمی توان در زندگی بشر متصور شد.

با توجه به اینکه قرآن و مسجد از آغاز شکل گیری اسلام تا به امروز دو رکن جدایی ناپذیر و مکمل یکدیگر بوده‌اند، زمینه‌های تعامل مثبت و اثرگذار مسجد و قرآن را به شرح زیر می‌توان بر شمرد:


۱ - قرآن زبان مشترک اهالی مسجد:

قرآن ظرفیت بسیار بالایی در برنامه ریزی و ارائه برنامه‌ای جامع و مدون برای تمامی مسلمانان در سطح مساجد دارد. قرآن دارای زبان مشترک و همه فهم برای تمامی مذاهب و فرق اسلامی و مسلمانان سراسر جهان بوده که قابلیت و توانایی ارائه متقن و غنی آموزه‌ها و اندیشه‌های الهی که در قالب وحی نازل شده است در سطح تمامی مساجد موجود در اقصی نقاط گیتی از تمامی نژادها، زبانه‌ها و رنگها و جوامع را دارد. بدون قرآن هیچ برنامه ای را نمی توان در زندگی بشر متصور شد. 

۲ - نقش برنامه‌های قرآنی در جذب مخاطبان به مسجد:

با اندکی تأمل در آیات قرآن می توان به وضوح پی برد که قرآن با داشتن پندهایی در قالب گفتمان و شرح وقایع عبرت آموز تاریخی و قصه هم توجه کودک و نوجوان را به خود جلب می کند و هم دارای لحن و کلامی است که می‌توان از آن در ارائه بهتر مطالب در قالب قرائت، صوت و لحن، تواشیح و هم‌خوانی، ابتهال و... بهره برد. این مفاهیم ارزشمند که در قالب‌های مختلف در سطح مساجد ارائه می‌شوند زمینه‌هایی لازم را برای هرچه پربار شدن برنامه‌های معنوی مساجد فراهم می‌کند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چند حدیث درباره اهمیت مساجد:

۱ - رسول‌الله(ص): «اَلمَساجِدُ مَجالِسُ الأنبیاء علی‌السلام»

مساجد، محفل انبیا (ع) است. (مستدرک، ج ۳، ص ۳۶۳۳)


۲ - رسول‌الله(ص): «الْمَساجِدُ بُیوتُ الْمُتَّقین»

مساجد، خانه پرهیزگاران است. (مستدرک، ج ۳، ۳۶۳۳)


۳ - رسول‌الله(ص): «اَلمَساجِدُ سُوقٌ مِنْ اَسْواقِ الـآخِرَةِ، قِراها اَلْمَغْفِرَةُ وَ تُحْفَتُها الْجَنَّةُ»

 مساجد بازاری از بازارهای آخرت هستند، پذیرایی آن مغفرت و تحفه‌اش بهشت است. (مستدرک، ج ۳، ص۳۶۱)


۴ - امیرالمومنین(ع): «اَلجَلسةُ فی‌الجامع‌‌ِ خَیرٌلی مِنَ ‌الجَلسةِ‌ فی‌الجَنّةِ‌، لأَنَّ الجنَّةَ فیها رِضی نَفسی وَ الجامِعُ فیهِ ر‌ِضی ربّی»

جلوس من در مسجد از سکونت در بهشت برایم بهتر است، زیرا اقامت من در بهشت موجب خوشنودی من است، اما بودن من در مسجد موجب رضا و خوشنودی خداست. (وسائل، ج۳، ص ۴۸۲)


۵ - رسول‌الله(ص): «یَجیءُ یَومَ القِیامَةِ ثَلاثَةٌ یَشکونَ: المُصحَفُ وَالمَسجِدُ وَ العِترَةُ»

 روز قیامت سه نَفر می‌‌آیند و (از امت) شکایت می‌‌کنند: یکی قرآن، دیگری مسجد و دیگر عترت و اهل ‌بیت من هستند. (وسائل، ج ۳، ص ۴۸۴)


۶ - امیرالمومنین(ع): «أَرْبَعَةٌ مِنْ قُصُورِ الْجَنَّةِ فِی الدُّنْیَا: الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ صلی‌الله علیه وآله وَ مَسْجِدُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ»

 چهار بقعه در دنیا از قصرهای بهشتی است: مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) و مسجدالاقصی و مسجد کوفه. (وسائل، ج ۳، ص ۵۴۵)


جمع‌آوری و نگارش: #سعید_فلاحی(زانا کوردستانی)



--------------------- منابع تکمیلی ----------------------

- قرآن کریم / ترجمه ی الهی قمشه ای . تهران ؛ انتشارات ارم ، 1383ش

- عبادت در اسلام / تألیف یوسف قرضاوی ؛ ترجمه ی محمد ستاری خرقانی . تهران ؛ نشر احسان ، 1378 ش

- نماز نشانه ی حکومت صالحان / مجموعه ی مقالات ارائه شده در سمینار نماز مشهد ؛ سال 1370 ش . تهران ؛ نشر ستاد اقامه نماز ، 1371 ش

- متن کامل زندگی حضرت محمد(ص) – پیامبری که از نو باید  شناخت / تألیف ویرژیل کئورگیر ، ترجمه ی مهرداد صمدی . تهران ؛ انتشارات دیا ، 1343 ش

- دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا.

- پیام آیت الله خامنه ای به سمینار نماز – مورخ 16/7/1370 خورشیدی.

- قسمتی از خطبه ی اول نماز جمعه ی شهر تهران ، مورخ 19/7/1370 خورشیدی ، ایراد شده توسط آیت الله هاشمی رفسنجانی.

و...