انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست

برگردان پنج شعر از تنها محمد شاعر کورد عراقی توسط زانا کوردستانی

"تەنیا محمد" (تنها محمد) شاعر معاصر کورد، زاده‌ی سلیمانیه‌ی اقلیم کوردستان و اکنون ساکن کاردیف پایتخت ولز است.
مجموعه اشعار او با نام "دێڕی نامەکان" (در نامه‌ها) به چاپ سوم رسیده است.

 
ادامه مطلب ...

رضا روزگر

مهندس "رضا روزگر" شاعر و نویسنده‌ی لرستانی، زاده‌ی سال ۱۳۶۸ خورشیدی در بروجرد است.

  ادامه مطلب ...

دلشاد کاریزه

بانو "دلشاد کاریزه" شاعر کوردستانی. زاده‌ی سال ۱۳۶۵ خورشیدی در دیواندره و اکنون ساکن سنندج است.

  ادامه مطلب ...

برگردان شعرهایی از زانا کوردستانی به زبان هورامی

برگردان چند شعر از #زانا_کوردستانی به زبان هورامی* توسط #سیدفریدسلیمی


  ادامه مطلب ...

کەڤتار

کورپەێ خەێاڵم،

لەت لەت کردوتە.

(کەڤتار) 

ناوی دیکەی تەنیاییە!


▪︎برگردان فارسی:


به دندان کشیده،

 --بره‌ی خیالم را...

"کفتار"،

نامِ دیگرِ تنهایی ست.



 #زانا_کوردستانی

خۆزگا

خۆزگا،
داهۆڵێک بواێام 
لە نێو بێسانی خەێاڵت
هەر لە بەێانی هەتا ئێواران
قاڵاوەکان نۆکێان بدا
            --له تەنیاییەکانم!!!

▪︎برگردان فارسی: 

کاش،،،
مترسکی‌ بودم
پای جالیز خیالت
تا غروب‌گاهان نوک بزنند
کلاغ‌های سمج،،،
                --تنهایی‌ام را!



 #زانا_کوردستانی

چه‌کمه‌بۆر

هیوادار بوو؛

که له جیاتی تفەنگ،

 کتێب و،

قەڵەمێکێ پێ بواێا 

تا وێنەێ باڵەندەێکی بکێشا 

لەگەڵ لەقێک زەیتوون؛

-- چه‌کمه‌بۆر!


▪︎برگردان فارسی:


…آرزو کرد،

به جای تفنگ

کتاب وُ،

قلم داشت تا

پرنده‌ای را نقش بزند

با شاخه‌ای زیتون؛

                  –سرباز!


 


 #زانا_کوردستانی

برگردان شعری از نه‌زار نژند


کە بە تەنها بووم و بیرم لە تەواوی ئەمڕۆ کردەوە 

بیرم کەوتەوە لە چەندەها، 

دێڕی نامە کە بۆم هاتبوو

نوسرابوو، 

تۆ لە جێی دڵ بەردت لە سینەت هەڵگرتووە

بەڵام نەیان زانی منیش ڕۆژانێک لە جیاتی بەرد 

دڵم لە سینەم هەڵگرتبوو...!


◇ برگردان فارسی:


تنها بودم و لحظات امروز را به یاد آوردم 

یاد مدت‌ها قبل افتادم

نامه‌هایی که برایم آمده بود

و در آن نوشته بودند:

تو بجای دل، سنگ در سینه‌ات گذاشته‌ای

اما آنها نمی‌دانستند من هم چند وقتی‌ست به جای سنگ

دل را از سینه در آورده‌ام.




شعر: نه‌زار نه‌ژند (شاعر کورد اقلیم کوردستان) 

برگردان: زانا کوردستانی

برگردان چند شعر از رحمان عزیزی بیرانوند

▪برگردان چند شعر از "رحمان عزیزی" شاعر لک‌زبان، توسط "لیلا طیبی(رها)"



"رحمان عزیزی بیرانوند" شاعر لک زبان لرستانی، زاده‌ی ششم بهمن ماه ۱۳۶۴ خورشیدی در شهرستان بروجرد است.

او دیپلم علوم انسانی دارد و در سرایش غزل و دوبیتی لکی تبحر بسیاری از خود نشان داده و از چندین جشنواره مختلف تقدیرنامه دریافت کرده است.


  ادامه مطلب ...

برگردان شعری از نه‌زار نه‌ژند

[زوجای قەلبم] 


وێنای ئەوەم نەکردبوو

کە غەرەزت بە پەنهانی بێت

زوجای قەلبم بە دەستی تۆ 

وورد و خاش بێت

وێنای ئەوەم نەکردبوو

کە ڕوخساری هەیڤ ئاسات

بۆ قەلبی من دەیجوری بێت 

دەسا وەرە ئەی عوشای قەلبی زامدارم

لە هەمێزت وونم بکە 

بە دەستی خۆت تیماری دەردم بکه

زامەکانی قەلبی پارە پارەم چارە بکە 


 ◇ برگردان فارسی:


[شیشەی قلبم] 


تصور آن را نداشتم 

که قصدت دوری از من باشد 

شیشه‌ی دلم به دست تو

شکست و خرد شد

تصور آن را نکردم

که چهره‌ی ماه‌گونه‌ات

برای قلب من تاریکی بیاورد 

پس بیا ای معشوقه‌ی قلب شکسته‌ام

در آغوشت جایم بده

و با دستانت درد‌هایم را درمان کن

و زخم‌های قلب پاره پاره را شفا بده.




شعر: نه‌زار نه‌ژند (شاعر کورد اقلیم کوردستان) 

برگردان: زانا کوردستانی

احمد باباحاجیانی

استاد "احمد باباحاجیانی"، متخلص به "نادر" نویسنده و شاعر و نقاش رئالیست، زاده‌ی ۲۲ آبان ماه ۱۳۳۳ در سنندج و اکنون ساکن تهران است.
 
ادامه مطلب ...

ابوالقاسم شابی

"ابوالقاسم شابی"، شاعر ملی و ضد استعمار تونس، زاده‌ی ۲۴ فوریه ۱۹۰۹ میلادی، در شهر توزر است.  

  ادامه مطلب ...

برگردان پنج شعر از لیلاطیبی

برگردان پنج شعر از #لیلا_طیبی به زبان لری (گویش نهاوندی)



(۱)

تنها؛

خیابان‌هاے تهران را زیر پا می‌گذارم.

می‌اندیشم:

دخترکان لبنانی،

پاے درخت‌هاے سیب،

یا،

دوشیزگان فلسطینی،

در سایہ‌سار پرتقال‌ها

با کدامین کابوس معاشقہ دارند؟!


◇ [برگردان]


تَنیا؛

خیاوونا تیرونَ زیرِ پا مَلِم.

فکر موکونم:

دخترا لبنانی،

پا دارِ سیف،

یا،

دخترا فلسطینی،

ژیر سایِ دارِ پرتغال

وا کامی خواوو عاشِقی موکونَن؟!


■□■


(۲)

وقتی کہ نیستی؛ 

دلم،،،

اسیر زمستان ست...

کاش،

بادست‌هایت،

کمی بهار بیاورے!


◇ [برگردان]


و هَر وقت که نیسی؛

دِلِم...

زالنه زِمِسونَ!

کاشی

وا دَسات

کَمی بُهار بیاری...


■□■


(۳)

درختی کہ میوه نمی‌داد!

باغبان،،،

با اره بوسید، 

گلویش را...


◇ [برگردان]


داری که بار نِمِدا!

باغِوو،،،

واردِ اَرَ،

حلقِشَ وا ماچی بُری...


■□■


(۴)

زخمی‌ عمیق دارد،

درخت عمر من از

تبر تنهایی!


◇ [برگردان]


سِنُ قیل داره،

دارِ عمرِ مَ

اَ تَوَرِ تَنایی!


■□■


(۵)

کاش،،،

کسی بپرسد:

چرا لبخندهاے تو؛

اینقدر بی‌رنگ است؟!

و من،،،

همہ چیز را

بیاندازم گردن تنهایی!


◇ [برگردان]


کاش،،،

کسی اَزِم بَپُرسَ:

چونه خَنِ تو؛

اِنقَ بی رَنگِ روَ؟!

مِنَم،،،

هَمَ چینَ

بِنازِم شُنِ مِل تنایی!




#لیلا_طیبی (رها)




ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن:

[برگردان اشعار توسط خود شاعر صورت گرفته است]

فراز بهزادی

زنده‌یاد "فراز بهزادی" شاعر و منتقد ادبی و مدرس دانشگاه، کارشناس ادبیات نمایشی و دانشجوی رشته علوم ارتباطات اجتماعی در مقطع دکتری، در سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای ادیب و شاعرپرور از منطقه دشتی استان بوشهر متولد شد. او نخستین شعرهایش را در مطبوعات بوشهر و ایران از جمله نسیم جنوب و کارنامه منتشر کرد.
 
ادامه مطلب ...

آواره همدانی

استاد زنده‌نام "مهدی تعجبی" متخلص به "آواره همدانی" شاعر ایرانی ساکن فردیس کرج، در سال ۱۳۱۹ خورشیدی، در شهر همدان به‌دنیا آمد.

او از ۱۲ سالگی شروع به شعر گفتن ‌کرد و در اشعار طنزآمیز خود، روزگار خود و مشکلات آن دوره را به ورطه نقد ‌کشید.

  ادامه مطلب ...

برگردان شعری از رها فلاحی به زبان هورامی

برگردان شعری از #رها_فلاحی به زبان هورامی*




از همه‌ی عروسک‌هایم پرسیدم،

نه! هیچ کدام

[دوست داشتن] 

             --نمی‌دانستند!

جه گِرد وه ویلکه‌کا پرسام، 

نه! حیچ کامشا 

(وه شه ویسی) 

نه زاناشا!



شعر: #رها_فلاحی 

برگردان هورامی: #سیدفریدسلیمی



ـــــــــــــــــــــــــــــــ

*پ.ن:

هورامی (اورامی) یکی از گویش‌های شاخه‌ی گورانی زبان کوردی است.

هورامان سرزمینی است در دو کشور ایران و عراق که میان مناطق کوردنشین میباشد. هورامی‌ها در ایران در دو استان کرمانشاه و کردستان و در عراق در استان سلیمانیه حضور دارند که به سه بخش اورامان لهون به مرکزیت شهر پاوه، اورامان تخت و اورامان ژاورود تقسیم می‌شود، تمرکز اصلی اورامی زبانان در دو شهر پاوه و سروآباد و اقلیت قابل توجهی در شهر مریوان در ایران و شهر حلبچه در عراق است. هورامی‌ها در شهرهای کرمانشاه، سنندج، قروه، زاغمرز(چهارقلعه)، دماوند، سلیمانیه، اربیل و بغداد جمعیت قابل توجهی دارند.

فؤاد معصوم رئیس‌جمهور سابق کورد عراق از جمله گویشوران مهم و شناخته شده هورامی بود.

(ویکی‌پدیا فارسی)

خیانت

وقتی مرد از خانه خارج شد؛ او دزدکی وارد خانه‌اش شد. زن با دیدنش از خوشحالی، در پوست‌اش نمی‌گنجید. عشق‌اش را بوسید و به آغوش کشید. تا ظهر با هم به معاشقه پرداختند و ظهر قبل از بازگشت مرد، از خانه‌ خارج شد. 

سه ماه بود با مریم آشنا شده بود و حدود یک ماهی می‌شد هر روز بعد از خروج شوهرش به سراغش می‌رفت.

در راه به زرنگی خودش احسنت می‌گفت و به برنامه‌ی فردایش با مریم فکر می‌کرد.

چند خیابان آن طرف‌تر خانه داشت. وقتی وارد خانه‌ شد. برگه‌ای کاغذ را روی تخت خوابش دید. دست‌خط زنش بود.

- من در کنار تو عشقی حس نکردم. دنبالم نگرد من با عشقم برای همیشه از این شهر رفتیم!.


 

#زانا_کوردستانی

روشن رامی

زنده‌نام "روشن رامی" فرزند بهرام، از شاعران نوپرداز معاصر اصفهان، در ۷ اسفند ماه  ۱۳۱۵ خورشیدی، در نظامیه‌ی محلی در اطراف اهواز دیده به جهان گشود.
 
ادامه مطلب ...

توفیق محمودی

زنده‌یاد "توفیق محمودی" مشهور و متخلص به «ئوستا» شاعر، نویسنده و معرقکار پیشکسوت کورد، در سال ۱۳۰۲ هجری خورشیدی در شهرستان جوانرود به دنیا آمد.

  ادامه مطلب ...

کتایون ریزخراتی

کتایون ریزخراتی 

بانو "کتایون ریزخراتی" شاعر، نویسنده و کارشناس علوم آزمایشگاهی، زاده‌ی سال ۱۳۵۶ خورشیدی است.
 
ادامه مطلب ...

مرغ دم حنایی

توی روستای شلم‌رود، یک مزرعه‌ی سرسبز و خوش‌ آب و هوا بود. داخل مزرعه, مرغدونی‌ای بود که بیست مرغ و خروس کوچک و بزرگ و رنگارنگ آنجا لانه داشتند.

  ادامه مطلب ...

یاد تو

#هاشور ۱۵۰

یادِ تو،،،
دردی‌ست مچاله!
در قفسه‌ی سینه‌ام-
آغشته ی یک تنهایی‌ی 
                       --بی‌
                        پایان!


 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

احمد عارف

احمد عارف، شاعر آناتولی


"احمد عارف" شاعر و روزنامه‌نگار کُرد-ترک با نام اصلی "احمد حمدی اوتال" در ۲۳ آوریل ۱۹۲۷ میلادی در آمد (دیاربکر) ترکیه دیده به جهان گشود. 

پدرش "عریف هیکمت" از مهاجران ترکمن اهل کرکوک و مادرش "ساره" کُرد بود. او کوچکترین فرزند خانواده‌ای با هشت فرزند بود. در کودکی مادرش را از دست داد. برای همین هیچ‌گاه مادرش را به خوبی نشناخت.   ادامه مطلب ...