ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بانو "کیانا بهادری" با نام هنری "سارا بهادری" شاعر و دبیر آموزش و پرورش اهل ایران است.
وی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد کرج دارد و تاکنون اشعارش در سه کتاب مشترک زیر چاپ و منتشر شده است:
- فاصلهها شعری به وسعت دریاست
- ملودی پرواز
- رگ احساس
▪نمونهی شعر:
(۱)
خیال روی تو هر دم دلیل شورِ من است
هوای عطرِ وجودت ببین سرورِ من است
اگر که حسرت وصلت رسد به جان و دلم
فَلات و دشت و بیابان نشانِ گورِ من است
تو تا به جمعِ بزرگان نشینی از سرِ مهر
شبی کنار تو بودن امید دورِ من است
مرا به بوسهای از جان شود که زنده کنی؟
نظر کن این غمِ عشقی که در حضور من است
چه می شود که بیایی قدم به دیده نهی
که هرچه میکشم آری ز چشم کور من است.
(۲)
تن جادوی تو اعجاز مسیحا دارد
رخ زیبای تو هر لحظه تماشا دارد
به سحرگاهِ نیایش نظری کن بر من
که دل قدسیِ تو روحِ مُصّلا دارد
دمد از روی تو مه وقتِ شبانگاهِ زمین
مهرِ آغوشِ تو هر سینه تمنا دارد
لبِ خندان تو امید و نشاط است به جان
که دل تنگِ من اینگونه تسلا دارد
مقطع شعر مرا پر زِ ریاحین کردی
که خود ابیاتِ دگر میلِ شکوفا دارد.
(۳)
هوای وصل تو روشن کند کلامم را
نسیم موی تو جادو کند مشامم را
چنان ز عشق تو بیمارم از جهان سیرم
بیا و جلوه ده این روزِ تلخ و شامم را
شکفته شد دلم از عشقت ای بهارانم
چه میشود بدهی پاسخ این سلامم را
لبت چنان هوس انگیز و سرخ و نوشین است
که بوسهای شکرین کرده است کامم را
تو عطرِ ناب منی بر تنم بمان با من
تو شور و شوق منی زنده کن تمامم را.
(۴)
تو همان طلوعِ نوری که سَحَر بیافریند
تو امیدِ شامِ وحشت که قَمر بیافریند
تو تلألویی جهان را که نشسته در سیاهی
تو نجاتِ بیگناهان که شَرر بیا فریند
همه تابش از تو باشد همه لاله از تو روید
تو مصوَر الحکیمی که هنر بیا فریند
چو تویی پناهِ این جان ز جهان چه اضطرابی
مگرش نداند آخر که ظفر بیا فریند
ز بلا منالی ای دل که خدا کرَم نماید
همه روزگارِ تلخی زِ شکر بیا فریند.
(۵)
دست از تو برندارم ای کوکبِ هدایت
چشم از تو برندارم ای نورِ بینهایت
عشقت دهد نجاتم در تیره راهِ مقصود
بر من اشارهای ده، تا جان کنم فدایت
رنجور و ناتوانم بیمهرت ای یگانه
هرگز منش مبادا بیلطف و بیعنایت
درد است در گریبان، اشک است بر دو چشمان
از دوستان گلایه، از دشمنان، شکایت
گمراهِ عالمم گر، پایم ز دین بلغزد
ایمانِ من بیفزا در سایه حمایت.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
bhadori.sara@