-
ماهنامه داستان و سفر ۴
دوشنبه 31 تیر 1398 13:30
-
خلق جهان
جمعه 21 تیر 1398 12:18
این صدا چیست در دل کوه ای گل سرخ؟ شاید نغمه ی چوپانی در تنهایی… شایدم تن زخمی ز تیر آهویی است در دل دشت که به خیال بره ی گشنه اش می میرد… شاید نغمه رودی است که ره می پوید یا که شاید سوز دل ریش ریش عاشقی شبگرد است که شباهنگام دل دریا زده اش را به کوه بنهاد * ناگهان قطره ای شبنم از چشم گل سرخ چکید سراپا لرزید و به شرم...
-
شب
جمعه 21 تیر 1398 12:17
و از جیرجیرک می پرسم کیست در دلت پنهان؟ ناله هایت با کیست؟ از سرِ تنهایست؟ ناله زد و جهید با نگاهی از تردید گفت از سیاهی از ظلمت از دل پر سودای شب است شب به سکوتش زیباست! شب قشنگ است به همین وهم تاریکی و پنهان کاری رنجش خورشید صبور پسِ تابیدن رفتن و گم شدنش در پس آن پرده شب شب قشنگ است به همین تاریکی با نسیمی که خنک...
-
پدرم شاعر نیست
جمعه 21 تیر 1398 12:16
پدرم شاعر است گرچه از اوج غزل آگاه نیست شعر او موی سپید شعر او تنی نحیف خسته از تنهایی و غم پدرم شاعر نیست اما رنج هایش را بیت بیت گریسته پدرم شاعر نیست اما از وزن فراق آگاه است او خودش می داند درد با مرد هم قافیه است پدرم حافظ نیست گرچه که می داند خون دل از شاخه ی گل می ریزد... سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
-
جنگل بلوط
جمعه 21 تیر 1398 12:15
درون جنگل بلوط کنار کلبه ای دنج، در هوای خیس و هوس آلود پاییز کاش میشد سر بر روی شانه هایت، عطر سکرآور موهایت و جرعه جرعه چای لبخند پهلوی تو بنوشم. سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
-
سرزمین مقدس من
جمعه 21 تیر 1398 12:14
بانوی من سرزمین مقدس ام به شکوه و آرامش بیستون می مانی و ابروانت طاق بستان ساسانی است تندیس تنت گنج نامه من است که سر از هگمتانه در آورده است و قامت بلندت به درختان بلوط زاگرس می ماند و من، به غربت کوردستان می مانم مهجور و ناشناخته و پر از درد. سعید فلاحی
-
شعر کودکانه خدا ۱
جمعه 21 تیر 1398 12:12
به نام خداوند رنگین کمان خداوند بخشنده و مهربان خداوند گل های رنگا و رنگ خداوند پروانه های قشنگ خداوند ماه و خداوند آب آفرینندگارِ نور و آفتاب خداوند دریا و باد و باران خداوند بخشنده ی مهربان خداوندی که از همه برتر است که او اولین بوده و آخر است خدایا به ما مهربانی بده دلی بزرگ و آسمانی بده دلی صاف باشد و زلال تر از...
-
لیلا جان
جمعه 21 تیر 1398 12:10
تو با منی و دنیا به کام ماست لیلا جان دنیای درد آلود با تو هم زیباست لیلا جان در باور ساحل نشین دریا بزرگ و بخشنده چشمت طلوع دلکش دریاست لیلا جان جاری شدی در جانم و غزل از نام تو خواب غزل هایم پر از رویاست لیلا جان تا بوده، بوده عشق تو در خون و رگ هایم تا هست و باشد، عشق تو بر جاست لیلا جان بی تو _خدا آنروز را هرگز...
-
مسئول
جمعه 21 تیر 1398 12:08
نه به فکر زرادخانه های هسته ایم نه آب شدن یخچال های قطبی نه بازماندگان خلاف داعش نه جنگ جهانی سوم هر چه هم سر خاورمیانه می آید بگذار بیاید به من چه من چه می دانم در فکر ولادیمیر پوتین چه می گذرد من چه می دانم اون چرا پای میز مذاکره نشست و یا عمر البشیر چند سال در رأس قدرت بود؟! من چه می دانم تعداد تفنگ های تولیدی...
-
هجر شب
جمعه 21 تیر 1398 12:06
- هجر شب: دریغا هجـــر شب تقدیر ما بود به عالم نقش غم تصویر ما بود دمی آرام نگیرد قلب خسته ی ما که عاشق بودنش تقصیر ما بود سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
-
سر بودی در عشق
جمعه 21 تیر 1398 12:05
- سر بودی در عشق: «یک عمر تو را انیس و مونس کردم» احساس تو را به خود، حس کردم در عشق تو از همه سر بودی و من ثبتش به کتاب گینس کردم سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
-
دوری یار
جمعه 21 تیر 1398 11:57
- دوری یار: در دوری یار نفس کشیدن سخت است از همنفست، نفس بریدن سخت است کل دو جهان اگر به دستت باشد از دوری یار زجر کشیدن سخت است سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
-
بی تو
جمعه 21 تیر 1398 11:47
- بی تو: منم بی تو خزان زرد رنگ نمانده از من هیچ شوخی و شنگ که کرده غصه ات قلبم را زنجیر میان سینه ام نشسته تنگ سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
-
مجموعه سهگانی ۴
یکشنبه 16 تیر 1398 03:54
❆ یار: جز غصه کارم چیست، من در خیال او؛ او در کنارم نیست. ❆ بوسه: بوسه از لب های شیرینت، مثل نبات با چای می چسبد؛ بوسه هایت آی می چسبد. ❆ حسین(ع): تنها طواف ضریح تو مرا بس است اشکی که برای تو چکد بی هوس است حسین(ع)، جز تو هرچه هست عبس است. #سه_گانی #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) =nametag http://mikhanehkolop3.blogfa.com
-
ای اوج خوشبختی...
چهارشنبه 12 تیر 1398 10:36
ای اوج خوشبختی! هراس افتادنم نیست به دستانت ایمان دارم #لیلا_طیبی (رها) #هاشور
-
مجموعه سپکو ۰۲۵
پنجشنبه 6 تیر 1398 01:50
-
بوی تن تو
سهشنبه 4 تیر 1398 19:04
بوی تنِ تو و بوی تن تو در هوای دلم مانده مثل دیروز مثل امروز مثل هر روز و بوی تن تو در هوای دلم پرسه میزند مانند رقص یک دلتنگی گنگ مانند آواز غمگین سکوت و من هنوز نمیدانم از کدام سمت شروع می شود آغاز آمدن تو... سعید فلاحی
-
دوست داشتنت
سهشنبه 4 تیر 1398 19:02
دوست داشتنت ریشه در کتاب های کهن دارد! پیامبر مهربانم! آیه های نبوتت را می فهمم! همین که نگاهم میکنی رسالتت تمام شده دوست داشتنت دریایی است ژرف و دور دست! میتوانم غرق تو باشم چه خوشنود چه خوشحال! دوست داشتنت شبگردی های دو نفره است در خیابان های تاریک و خلوت وقتی دستانت با لهجه ای از مهر دستهای مرا میخواند دوست...
-
گناه من
سهشنبه 4 تیر 1398 18:50
تنها گناهِ من است ، بوسه بر لبت یار گناه کبیره ی بدون توبه و استغفار من ملعون اسیر به آتش لب داغ تو لب تو سرختر از ناربن و باغ انار میان آغوش آتشینت جهنمی برپاست ذکر زبانم شده ؛ «آتِنا عَذابَ النّار» درون سینه ی تو صفای مروه دارد و نگاه توست بهشتی که «تَحْتِهَا الاَنْهار» خلاصه دین و دنیایم را دست تو دادم تو هم لطفا...
-
مجموعه سه گانی ۰۰۲
دوشنبه 27 خرداد 1398 18:29
سه گانی 002 - ثبت در کانال تلگرامی میخانه.
-
داستان کوتاه، نباشی نمی شود!
دوشنبه 27 خرداد 1398 17:43
داستان کوتاه:
-
رفتن تو
شنبه 25 خرداد 1398 13:30
-
مجموعه چامک 01
پنجشنبه 23 خرداد 1398 13:01
-
پس خود داستان چه گناهی کرده است؟!
سهشنبه 21 خرداد 1398 22:59
پس خود داستان چه گناهی کرده است؟!  عنوان داستان : غرق در خون نویسنده داستان : سعید فلاحی از مرخصی به منطقهی خدمت ام برگشته بودم. سرباز مرزبانی بودم و در یکی از پاسگاه های مرزی خدمت میکردم. برای رسیدم به پاسگاه باید مسیری در حدود ۷ کیلومتر را پیاده از کوه بالا می رفتم. خسته و کوفته و گرما زده رسیدم. روی سکوی جلوی...
-
دلتنگم
یکشنبه 12 خرداد 1398 10:36
دلتنگم این روزها برای آنچه که بودی ولی دیگر نیستی! #لیلا_طیبی (رها) #هاشور
-
داستان کوتاه: غرق در خون
یکشنبه 12 خرداد 1398 02:22
از مرخصی به منطقهی خدمت ام برگشته بودم. سرباز مرزبانی بودم و در یکی از پاسگاه های مرزی خدمت میکردم. برای رسیدم به پاسگاه باید مسیری در حدود ۷ کیلومتر را پیاده از کوه بالا می رفتم. خسته و کوفته و گرما زده رسیدم. روی سکوی جلوی ساختمان پاسگاه نشستم تا استراحتی کرده باشم. پوتین های گرد و خاک گرفته ام را از پا بیرون کشیدم...
-
مجموعه سهگانیهای ۳
چهارشنبه 8 خرداد 1398 03:53
❆ غصه: دݪم را پُر زِ غصه ڪرد غم ِ دور از تْٖو بودن ها امان از این نبودن ها. ❆ چه میدانی؟!: تو میدانی، معنی بی قراری؟! چه میدانی معنی چشم انتظاری؟! وگرنه نمیگذاشتی تنهایم. ❆ حصار تنهایی: باز هم در حصار تنهایی مثل بغض از سکوت لبریزم قطره قطره از چشم می ریزم #سه_گانی #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) =nametag...
-
مجموعه چامک 001
شنبه 28 اردیبهشت 1398 09:42
-
نداشتنت
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 13:29
-
جوانه ی عشق...
شنبه 21 اردیبهشت 1398 18:22