ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
منوچهر رضایی
منوچهر رضایی، در ۲۱ مهر ماه سال ۱۳۱۹ خورشیدی در محله سرخواجه شهر گرگان زاده شد. پدرش، علی، و مادرش، رقیه سعادت، نام داشتند.
پس از طی دوره متوسطه تحصیل در دبیرستان فخرالدین اسعد گرگانی، در دانشسرای مقدماتی، دوره آموزش معلمی را به اتمام رساند و در روستای "قرق" به شغل معلمی مشغول شد. بعدها به شهر گرگان انتقال یافت.
"پرویز رضایی"، نقاش، مترجم و دبیر سرشناس گرگانی برادر بزرگ او و "اسماعیل رضایی"، شاعر و فعال فرهنگی گرگان، متخلص به "روستایی" که در تیر ماه سال ۱۳۹۵ خورشیدی درگذشت؛ برادر کوچکتر اوست.
منوچهر رضایی از پیشگامان شعر نو نیمایی در گرگان بود که از فعالترین و شاخصترین چهرههای شعر معاصر گرگان در دهههای ۳۰ تا ۵۰ به شمار میرفت.
مضمون اشعارش اکثرا اجتماعی-سیاسی بود که در نشریات مشهور سراسری وقت از جمله خوشه و فردوسی بچاپ رسیدند.
او با "نرگس علیمی" ازدواج کرد که حاصل ازدواج آنها دختری به نام "ریحانه"، شد.
سرانجام منوچهر رضایی پس از معالجه سرطان حنجره در بیمارستان فلسفی گرگان، چند ماهی در کما بهسر برد و نهایتا در ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۵، درگذشت. آرامگاه وی در جانب شرقی آرامستان امامزاده عبدالله گرگان، حوالی غسالخانه قرار دارد.
- نمونه شعر:
(۱)
یک نگاه اگر در صلابت گلولهای باشد
قلب من هدفیست،
یک دست اگر در لطافت شکوفهای باشد
تن من باغیست.
بیا عزیزم!
در صلابت گلوله
و لطافت شکوفه
آماج هم شویم.
(۲)
اینک
بلند سبز صنوبر را
بنگر که باغ
تا دل دیوار برده است
با سینهسرخ کوچک تنها
نگفتهایم
آن راز سر به مهر که دلدار گفته است.
جمعآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
برگرفته از جستاری به قلم علی بایزیدی و عبدالرحمن فرقانیفر منتشر شده در کانال تلگرامی:
@StarbadMagazine