ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
استاد "داود گودرزی"، نویسنده، مترجم، منتقد، آشنا به سه زبان خارجی، مدرس و آزادهی ایرانی، زادهی سال ۱۳۳۸ خورشیدی، در اهواز، در خانوادهای اصالتن اهل روستای چهاربرهی بروجرد و اکنون ساکن کرج است.
وی در شهریور ماه سال ۱۳۵۹ خورشیدی، همزمان با آغاز جنگ تحمیلی به نیروهای رزمنده پیوست. پس از دو ماه از شروع جنگ و چند روز محاصره و درگیری در مرز استان خوزستان با اصابت گلوله مجروح، و سپس اسیر شد، و اکنون جانباز ۵۰ درصد است و ۱۰ سال از بهترین سالهای عمرش را در اسارت سپری کرد.
وی داوری جشنوارههای متعددی را بر عهده داشته است، و چندین عنوان برتر در جشنوارههای کشوری و استانی کسب کرده است.
از وی تاکنون آثاری به نامهای زیر چاپ و منتشر شده است:
ناوک عشق - چمدان (مجموعه داستانهای نویسندگان استان همدان) - وسوسههای گل شبدر - یادنامک (مجموع داستانهای منتخب کشوری) - راه رفتن کلاغ - پنجاه و دو خاطره از مرحوم حاج ابوترابی، پدر معنوی آزادگان - هلا (داستان کوتاه) - راز سیب سرخ (داستان کوتاه) - بوی خاطرات تو - به وقت پریشانی - غمهای فراموش شده - غروبهای دلتنگی - خاطراتی که جا ماند - خزان غمها - ترکش خاطرات - یادگاری از گذشته - روزهای سخت - روزگار غریب و...
◇ بخشی از کتاب ناوک عشق:
«گویندهی عراقی با صدای بلند این بار بدون هیچ توهینی به امام گفت: آیتالله خمینی در گذشت... نمیدانم چطور آن لحظات را بازگو کنم، تنها میتوانم بگویم تا نیم ساعت تمام اردوگاه تبدیل به کربلا شد. صدای شیون و زاری و سینهزنی از همه جا بلند شد. هر چند دقیقه یک نفر بیهوش میشد و او را به بیمارستان اردوگاه منتقل میکردند. چه غوغایی بود. هرچه بچهها را به صبر و استقامت و تداوم راه امام خمینی(ره) دعوت میکردیم، فایدهای نداشت...»
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
منابع
www.khuzestan.navideshahed.com
www.roozaligudarz.ir
www.gisoom.com
www.defapress.ir
www.ketab.ir
www.ibna.ir
و...