انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

شعر و ادبیات و کمی سیاست

پرویز مسجدی

پرویز مسجدی

زنده‌یاد "پرویز مسجدی"، نویسنده‌ و داستان‌نویس ایرانی، و عضو کانون نویسندگان ایران، زاده‌ی سال ۱۳۱۷ خورشیدی، در تهران بود.
  
وی تحصیلات ابتدایی خود را، تا ششم ابتدایی در دبستان صابر تهران گذراند. و سپس همراه خانواده‌اش در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، به آبادان کوچ کرد و ادامه‌ی تحصیلات خود را تا دریافت دیپلم ادبی در دبیرستان محمدرضا پهلوی خرمشهر گذراند.
نخستین داستان کوتاهش به نام «خیابان فرعی» در جُنگ ادبیات جنوب در سال ۱۳۴۵، منتشر شد.
از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷ با جُنگ‌های ادبی فصلی در هنر، مجله‌ی خوشه، مجله‌ی فردوسی، لوح دفتری در قصه و صفحات ادبی روزنامه‌های کیهان و اطلاعات و مجله گردون همکاری داشت.
در سال ۱۳۵۴، نخستین مجموعه داستانش به نام «بازی هر روز» شامل یازده داستان کوتاه و پنج طرح، توسط مجله‌ی خوشه و سپس توسط انتشارات نیل منتشر شد.
وی در ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ درگذشت، و در چهارم اسفند، در بهشت‌ زهرای تهران تشییع و دفن شد.

◇ کتاب شناسی:
- مجموعه داستان بازی هر روز 
- مجموعه داستان ستاره 
- مجموعه داستان دیوار
- داستان بلند جزیره
- مجموعه جَنگ‌ نوشته‌ی روزهای مقاومت در خرمشهر
- داستان داوطلب
- مجموعه داستان با گنجشک‌ها بودم
- مجموعه داستان رویاهای ماندگار
- رمان افکار تیره
- رمان پاتوق
و...

◇ آثار در دست انتشار:
- رمان گَنگ تانکی دو: این رمان درباره‌ی شهر آبادان پس از جنگ ایران و عراق است. شهر آبادان که قبل از جنگ یکی از شهرهای پر جوش و خروش و زنده بود، اکنون افسرده و غمگین است…

- رمان باد در قفس: درباره‌ی زندگی کسی که در شروع داستان یک شاگرد بازار تهی دست است که با اتکا به هوش ذاتی و استعداد فطری، مدارج سرمایه‌دار شدن را به سرعت طی می‌کند و هم‌پالگی شاپور غلامرضا و سایر درباری‌ها می‌شود…
- رمان جنگ: رمان جنگ وصف صحنه‌هایی از جنگ ایران و عراق از سی و یکم شهریور ۱۳۵۸ تا سقوط خرمشهر است…
- مجموعه داستان کوتاه یادداشت‌های بهاری
- خاطره‌نویسی زمستان ۶۰

◇ نمونه‌ی داستان:

(۱)
وقتی بنز کرایه خرمشهر – آبادان از آخرین پیچ «بریم» گذشت، کاظم با دست، شیشهٔ بخار گرفتهٔ ماشین را پاک کرد و «آبادان» رادید که عبوس و فسرده، زیر دانه‌های ریز باران نشسته و از گوشه و کنار چهره اش شیارهای عمیقی از رنج و اندوه به آسمان کشیده شده است.

گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد