استاد بانو "سیمین چایچی" شاعر، نمایشنامهنویس و فعال مدنی کوردستانی، در سال ۱۹۵۲ میلادی در خیابان قطارچیان شهر سنندج دیده به جهان گشود.
در سال ۱۹۶۹-۱۹۶۷ در ورزش دو میدانی مقام اول را در سطح استان کردستان کسب کرد.
در سال ۱۹۶۹ به عنوان بازیگر در تئاتری به کارگردانی صدیق تعریف شرکت کرده و در سن ۱۶ سالگی شروع به شعر نوشتن نموده و نخستین شعر کلاسیکش را در این سن سرود.
از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۲ عضو موسس نهاد جلوگیری از مادهی مخدر بود.
در سالهای ۲۰۰۳-۲۰۰۰ رئیس انجمن ادبی شهر سنندج بود.
در سال ۲۰۰۳ به عنوان عضو هیات "خانهی امید" که مسئولیت بچههای بیسرپرست را بر عهده دارد، شروع به کار میکند. همچنین سیمین چایچی مسئول کمیتهی زنان کورد در نهادهای جهانی قلم و موسس کمپین آزادی برای محکومان اعدام بوده است.
سیمین چایچی ابتدا با تئاتر موزیکال بچهها شروع به نمایشنامهنویسی کرد، اما بعدا شیوهی نوشتنش را تغییر و تئاتر (انار) را تقدیم نموده که در مورد تجاوز به دختران کمسن و سال و به طور کلی در مورد زندگینامهی این دختر کوچک میباشد. این نمایش بر اساس زندگی واقعی یک زن نوشته شده است.
در سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۱ در چارچوب ادبیات کودکانه فعالیتهای خویش را شروع کرده است. در سال ۲۰۰۰ تئاتر موزیکالی (کفشدوزک و شهر موشها) را نوشته، که در سنندج، لندن و چندین جشنوارهی دیگر به نمایش گذاشته شد.
او از جمله شاعرانی بوده که مجموعه شعرهایش برای آواز بهکار گرفته میشود. تاکنون بیشتر از ۳۰۰ شعر این شاعر از طرف خوانندگانی همچون "هانی، شهین طالبانی، اسماعیل سابوری، نوید زردی و..." تبدیل به آواز و به اجرا درآمده است.
سیمین چایچی ازدواج کرده و با آنکه مادر ۵ فرزند است؛ با حرارت تمام به فعالیتهای اجتماعی خود ادامه میدهد و از زنان فرهنگدار کنونی کردستان است.
پسر ایشان، "روزبه مصلحی" در برخی از آوازهایش از شعرهای سیمین چایچی استفاده کرده است.
سیمین چایچی در مورد سرودن شعرهایش میگوید: "هرچند من از جمله نخستین کسانی هستم که در استان کوردستان اقدام به سرودن شعر آواز و ترانه کوردی کردهام اما در طول تاریخ بشریت در میان همهی ملل، در کشورمان و به ویژه در میان کوردها زنان نخستین سرایندگان ترانهها و اشعار و ملودی بودهاند که میتوان به نمونههای زیادی اشاره کرد اما، "لایه لایه" برای نوزدان و کودکان بهترین نمونهی این مهم است.
وی تصریح کرد: هرچند فرهنگ، هنر، آداب و رسوم و موسیقی کهن کوردها ارزشمند و حرفهای زیادی برای گفتن دارد اما نباید از دنیای مدرن و هنرها و موسیقی امروزی البته نمونهی مناسب و خوب آن عقب بمانیم و با استفاده از فن امروز و تجربه و میراث گذشته آثاری درخور و زیباتر برای مردم و جوانان متناسب با فرهنگ منطقه تولید کنیم که سرودن و چاپ کتاب "بهیانی باش" (صبح بخیر) در این راستا میباشد.
▪︎کتابشناسی:
- قومار (قمار - مجموعه شعر برای آواز)
- بهیانی باش (صبح بخیر - دومین مجموعه شعر برای آواز، که بهجز آثار جدید در این کتاب، بخشی از شعرهای کتاب قمار را نیز در بر گرفته است)
- تیتیل و بیبیل.
- جوجه زرد.
- نقل و نبات.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
[دیاری]
هاتی بۆ لام
به دیاڕی دیارتڕین دیاڕی شاڕم بۆ بێنه
ماوه یه که چاوم ئهیشێ
ده لێن: کڵه.
ئهم بازار ئهو بازار مهکه
بۆی چۆک داده
فووکه له عهرز
نه ختالی تۆز له شووشه که
له مێژه به خاکی ولات
چاوم کل ریژ نه کردووه.
(۲)
[ژنێ تفی له نهریت کردوه و ...]
زهحمهت نهبێ
دهرکهکان داخهن و...
داوێنی ئهوانهی که هێشتا پاکن
به حهفت ئاو بشۆرهنهوه
مهگهر نازانن
ژنێ تفی له یاسا کردووه و
بێ شهرمانه باسی عێشق !!!
ئهشا... لامهزههبه
بزهیهکی له سهر لێوه
چمانێ کروورێ جنێو...
هۆ... هۆ... لهش سێنهکان
وهرن شهقی تێ ههڵدهن و
به دهنگی بهرز نهفرینی کهن...
بهرز... بهرز... بهرز
با نێرهتیتان به گوێ کهس نهگا
وهرن ئاژاوهیه
نهجمنهوه ژن و کچتان دهرناچێ
یهک به یهک، عاشق ئهبن
ئینجا پێکهکانتان
به لهزهتی
زیندوو چاڵ کردنی
کام ژن ئهنۆشن؟
گڕی پووچکهی، پیاوهتیان
چۆن با ئهدهن؟
وهرن به سهر ماڵاندا بگهڕێن
نامیلکهکانی بسووتێنن
با کهس به ئهو مانیفسته ڕا نهیت!!
مهترسن، دهرکهکان داخهن
ورتهورت... له تهنیاییدا
بێ سانسۆر قسهی دڵتان بکهن:
مانهوهمان
له سێقه سهری ژنێکهوه
که تف له نهریت ئهکا و...
جه سوورانه باسی عێشق!!!
• برگردان فارسی:
[زنی که به سنتها تف کرد...]
درها را ببندید و
دامن آنهایی را که هنوز باکرهاند
با هفت آب بشوئید
مگر نمیدانید
زنی که به سنتها تف کرد و
بیشرمانه از عشق گفت
لامذهب
لبخندی بر لب دارد
انگار یک کرور فحش!!!
بلند بلند نفرین
آنقدر بلند که کسی نفسهای
حسادتان را نشود
فاجعه است... فاجعه
یک چشم به هم زدن
زن و دخترهایتان فاسد و عاشق میشوند
آنگاه
پیکهایتان را
در لذت زنده بهگور کردن
کدام زن سر میکشید
و عقدههای مردانگیتان را
چگونه باز میکنید
بیائید...
خانهها را یک به یک بگردید و...
یادداشتهایش را بسوزانید
مبادا کس مانیفتش را
از بر کند
نترسید
درها را بندید و در خلوت
بیسانسور... صادقانه اعتراف کنید
بودنمان از صدقهی سر زنی است که
به سنتها تف کرد و...
جسورانه از عشق گفت.
(۳)
[پهنجهره]
نازانی چهن بیتاقهتم
ئهی ئاخرین پهنجهرهی ئهم شاره دیله.
توم لی داخهن
کویرانهییم دهس پی ئهکا
سامی تاریکی ئهم کوژی.
له سهرده می قات و قری
گلوپه کانا
پهنجهره تهنیا ئومیدی
دیواره کان
پردی نیوان
ژوور و کولان...
نازانی چهن پیویستم به
بریسکی له چاوه کانته
بیتاقهتم، ئهوهندهی که
سهودای رویشتنم پییه
ئاخرین پهنجهره که تم لی دامهخه
سامی تاریکی
له میژه له گهلمایه.
(۴)
[مادران نمیجنگند]
مادران نمیجنگند اما...
در چک چکانش ماشهها
به فحش میرود
زنانگیشان
در حراج خاکریز و خیابان
هر روز به دامن صد و بیست و چهار هزار پیامبر آویزانند
به نیت صلح
یا دامن کوتاهست یا دست.
مادران نمیجنگند اما
شال سفید میبندند بر کمر سربازان
اگر گلولهها کور رنگ نباشند و
قرمز باز نگردد شال.
لعنت خوردهی تمامی نبردهای تاریخند
از هابیل و قابیل تا... ویتنام و عفرین
به فحش میرود زنانگیشان
در حراج خاکریز و خیابان.
(۵)
[دیوار]
روزی فرو میریزد این دیوارِ بین ما.
میخماند فولاد را
عشق
خشتیهای چین و ماچین و
حسابات هم.
فرو میریزد
در یک چشمک زدن
و میشود:
صد بر صفر به نفع ما.
شَبی و تَبی
هرررررررر
از دیوار برلین که سمجتر نیست
این دیوار.
(۶)
[یک سانس دیگر ]
عشق، خواستنی بود
خواستِ تن.
به جای تو هر کس دیگر هم
میتوانست باشد
هوسی و نفسی.
پردهها را ببند
بیا یکسانس دیگر
عاشقی کنیم.
گردآوری و نگارش:
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)