بانو "عاقله قریشی" فرزند "لاجمیر خان" شاعر افغانستانی، در سال ۱۹۶۸ میلادی، در شهر کابل زاده شد و اکنون در شهر ملبورن استرالیا ساکن است.
استاد زندهنام "محمدرضا ملکپور" شاعر ایرانی و از صاحبنظران طراز اول معاصر ادب و زبان ترکی، متخلص به «ناظر شرفخانهای» زادهی ۲۳ خرداد ۱۳۱۷ خورشیدی در بندر شرفخانه، منطقه گونئی شهرستان شبستر آذربایجان بود.
استاد "فرامرز سهدهی"، شاعر و نویسنده ایرانی زادهی سال ۱۳۴۱ خورشیدی در بهبهان است.
بانو الهام چگنی (جودکی) شاعر لرستانی، زادهی سال ۱۳۵۷ خورشیدی، در دورود است، که سالهاست به اهواز مهاجرت کرده است.
بانو "هیلدا احمدزاده" شاعر، ترانهسرا و ویراستار گیلانی، زادهی نخستین روز از سال ۱۳۶۳ خورشیدی، در رشت و اکنون ساکن تهران است.
بانو "هیلدا احمدزاده" شاعر، ترانهسرا و ویراستار گیلانی، زادهی نخستین روز از سال ۱۳۶۳ خورشیدی، در رشت و اکنون ساکن تهران است.
استاد "فرشاد عربی دیزگرانی"، شاعر و معلم کردستانی، زادهی سوم فروردین ماه ۱۳۵۴ خورشیدی، در یکی از روستاهای شهرستان کامیاران است.
دکتر "دراگو اشتامبوک" شاعر و سفیر جمهوری کرواسی در تهران زادهی سال ۱۹۵۰ میلادی، در یکی از جزایر کرواسی است.
بانو "نگین فرهود" شاعر خوزستانی، زادهی سال ۱۳۶۰ خورشیدی و اکنون ساکن تهران است.
بانو "ستاره خدک" شاعر ایرانی، زادهی ۲۳ مهر ماه ۱۳۶۳ خورشیدی، در تهران است.
بانو "سارا خلیلی جهرمی"، شاعر و مترجم ایرانی، زادهی سال ۱۳۶۳ خورشیدی در شهر جهرم استان فارس و اکنون ساکن فرانسه است.
او از دههی ۸۰ فعالیت ادبی خود را با چاپ شعر و ترجمه در نشریات آغاز کرد و نخستین مجموعه شعرش با عنوان «سطرهای تنبل» در سال ۱۳۹۶ به همت انتشارات مروارید منتشر شد. این مجموعه از نامزدهای نهایی سومین دورهی جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) بود که در سال ۱۳۹۸ با شرکت آثار منتشر شده و منتشر نشده از شاعران زن برگزار شده بود.
او که در رشتهی ادبیات انگلیسی و تا مقطع، در ایران و دانشگاه سوربن فرانسه درس خوانده است، ترجمهی آثاری از هارولد پینتر، ریچارد براتیگان و آدرین ریچ را در کارنامه دارد، از جمله کتابهایی همچون «اتاق و پیشخدمت گنگ» (دو نمایشنامه از هارولد پینتر – انتشارات آهنگ دیگر) و «هیولای هاوکلاین» (اثر ریچارد براتیگان – انتشارات افراز) منتشر شده است.
▪نمونهی شعر:
(۱)
برف میآید
پوستم را در میآورد
و مرا میگردد
ـ کجای تنت پنهان شده است
این جنوب
که در اتاقت هنوز نخل میروید
...
برف میرود
و رد دستانش بخار میشود از پوستم.
(۲)
آسمان که تمام میشود
ابرها
آوار میشوند
بر صدای تو که در کابلهای تکهتکه جاریست
صدای تو که میخندد
انگار نه انگار آسمان تمام شده
...
از توی چشمهای من سرک میکشد به شهر
زخم ابلهی
پبچیده در کابلهای سفید
...
بعد از تلاشی محتوم
با تکثیر بیقراریم چه کنم
با دستهای کهنهام چه کنم
با امتداد موهومشان
و درد انگشتهای خونآلود
که از شانههایت بریده شد.
(۳)
اینجا نشستهای
میان ظرفهای نشسته و مالیخولیا
و زل زدهای
به انگشتهایی که سر میبرم
ترس برت میدارد
از لامسهای دردناک که بر سطح تو مینشیند
تکان نمیخورد
میفشارد
و خون
ادامه انگشتهای نازک زنی است
که به شکل سرانگشتهای من
میماسد در هوا
...
ظرفها را هرچه میسابم
قرمزتر میشود.
(۴)
از مردنت
شروع شد این چاه
زمین، تسلیم و دلآشوب
...
از مردنت
هر روز بیدار میشوم با خروسها
سقوط میکنم در چاه
و فکر میکنم به رشد طولانی سقوط
...
بزرگ میشود چاه
قد میکشد به مرکز زمین
سقوط میکنم
به امید گدازهای که بپوشاندم.
(۵)
کافهای از اهالی شهری ساحلی
با شیشههای عرق کرده
و رد شرجی بر فنجانهایش
...
قهوهات را چگونه نوشیدی
که فالت کافهای شناور شد
که دریا به ساحل من آورد.
(۶)
خیابان، تکراری
عابر، تکراری
ولی عبور خیابان از عابر…
و پهن شدن اندوه در امتداد تمام خیابان
و عبور ماشینها بر اندوه متصل به نسوج تن
...
چه آشفته است خوابهای هر شبم از این همه عبور.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
- نشریه شهرگان کانادا
@Poetry_401
www.iranketab.ir
www.vaznedonya.ir
www.morvarid.pub
زندهیاد "عبدالعظیم عربی" شاعر، معلم و فوتبالیست پیشکسوت خوزستانی زادهی سال ۱۳۲۸ خورشیدی، در بندر ماهشهر و ساکن بندر امامخمینی است.
آقای "بلال ریگی" شاعر سیستان و بلوچستانی، زادهی سال ١٣٧٤ خورشیدی، در میرجاوه است.
استاد "علیرضا سپاهی لایین" شاعر و نویسندهی کورد کرمانج، زادهی روستای "سنگدیوار" از توابع بخش "لاین" در "دهستان هزار مسجد" از توابع "کلات نادری، حدود ۱۸۰ کیلومتری شمال شرق مشهد است.
استاد "رجب افشنگ"، شاعر گیلانی، زادهی سال ۱۳۴۲ خورشیدی، در روستای «حسن کلایه» از توابع بخش خرمآباد تنکابن است.
دکتر "عزیز منتصر" شاعر و نویسندهی مراکشی در سوم مارچ سال ۱۹۶۱ میلادی درشهر کازابلانکا چشم به هستی گشود.
استاد "پاپیعلی قاسمی" شاعر و مجسمهساز لرستانی، زادهی در روستای حسنآباد بخش خاوه شهرستان دلفان است.
آقای "شروین شاهوزهیپور" شاعر سیستان و بلوچستانی، زادهی سال ۱۳۵۷ خورشیدی، در زاهدان است.
▪منتخب اشعار بانو #سارا_پشتیوان با برگردان #زانا_کوردستانی
آقای "رحمتالله پاهنگ" شاعر سیستان و بلوچستانی، زادهی سال ۱۳۶۸ خورشیدی، در ایرفشان از توابع مهرستان ایرانشهر است.
استاد "مجتبی ابوالفتحی" معلم، استاد دانشگاه و شاعر ایرانی، زادهی سال ۱۳۴۶ خورشیدی، در تهران و اکنون ساکن نهاوند است.
استاد "مجتبی ابوالفتحی" معلم، استاد دانشگاه و شاعر ایرانی، زادهی سال ۱۳۴۶ خورشیدی، در تهران و اکنون ساکن نهاوند است.
غضنفر اَریوکسَل، در سال ۱۹۵۲ میلادی در شهر استانبول پایتخت ترکیه به دنیا آمد. او فارغالتحصیل رشتهی اقتصاد است. او در کنار نوشتن شعر و مقاله به کار موسیقی نیز میپردازد.
آقای "فتحی ساسی"، شاعر تونسی، زادهی سال ۱۹۶۲ میلادی در نابئول تونس است.
بانو "صبا کاظمیان" شاعر و پژوهشگر ادبی، زادهی یک مرداد ماه ۱۳۶۲ خورشیدی در تهران است.
استاد "فرزاد سیاهپوش" متخلص به "فردا" شاعر لرستانی، زادهی سال ۱۳۵۰ خورشیدی، در روستای سیاهپوش از توابع شهرستان سلسله است.
بانو "سهیلا کاکایی"، شاعر کرمانشاهی، زادهی سال ۱۳۴۹ خورشیدی، در کرمانشاه است.
کتاب "کودتا" مجموعه اشعار اوست که توسط نشر آثار برتر چاپ و منتشر شده است.
▪نمونهی شعر:
(۱)
خستهام از جهانم و چندیست
توی شبهام حس خوبی نیست
در سرم هی تتق تتق تق تق
جنگلی هست دارکوبی نیست
جنگلی کاغذی که قرنی در
خوابهایم دوباره میسوزد
وسط شعلهها زبانم لال
آسمان شب ستاره میسوزد
باز در من زنی پریشانست
میزند چنگ و رخت میشوید
میرود باز روی اعصابم
از کلاغ و درخت میگوید
از کلاغی که حرف آتش را
برده تا نا کجای آبادی
و تمام خسارت آن را
میگذارد به پای آزادی
از نبود درخت و بندی که
دردها را به آن بیاویزد
بعد از آن سالهای بیخوابی
کسی از خواب ناز برخیزد
توی این شعرها قدم بزند
گرچه این فصل وقت خوبی نیست
برسد باز هم به جایی که
عشق را هیچ چارچوبی نیست
شاعری عاشق خدای خودش
اسم او ورد هر زبان بشود
بوسهای عاشقانه هدیه کند
و شبی بازهم جوان بشود
میچکاند زنی در آیینه
خون بیرنگ آرزویم را
خستهام از جهانم و بغضی
میجود باز هم گلویم را.
(۲)
گاهی از عالم سخت بیزارم
از شاعران از مردم عادی
از این من جاماندهی در من
از بانیانِ جهل بنیادی
حرفم حدیث غصه و درد است...
روز از لنین سرمشق میگیریم
با آلکویین و گوته هم کیشیم
شبها شبیه شمس تبریزی
صوفیمآب و رند و درویشیم
درویش مولانای شبگرد است...
فیثاغورث، گالیله، افلاطون
از نامههامان، فکس میگیرند
سقراط و نیچه بعد از این بیشک
با ژستهامان، عکس میگیرند
پاییز هم نارنجی و زرد است...
مجنونترین عشاق دنیا هم
در ذهنمان بیجنگ میبازند
کم کم مبارز میشویم اما
در خوابهامان رنگ میبازند
این خوابها مشمول پیگرد است...
هی اعتراض و اعتراض از قصد
نارو به همدستان همبندی
با اعتصابی سخت میمیریم
مانند بابیسانز ایرلندی*
این مرگها پالایش مرد است...
ما آدم شبهای تاریکیم
حتی بهنوعی عاشق کوری
دیگر هدایت هم نمیخوانیم
در برجهای ساکت و صوری
دنیا به شکل تازهای سرد است...
دریادلان عاشق و سرکش
تکبعدیان مغزْ آمیبی
کشتینشینان برآشفته
با عشقبازیهای ترکیبی
تأثیر بنگ و باده و گرد است...
آغوشمان قلابی و خشدار
خمیازههایی مضحک و کشدار
لبهایمان لبریز از بوسه
بر پیکر پوسیدهی سیگار
شاعر همیشه کوهی از درد است...
* انتخاب قافیه آگاهانه بوده است.
(۳)
روحم شبیه ساعتی از کار میافتد
نبضم از این تکرار طوطیوار میافتد
در انجماد تلخ لبهایم هزاران حرف
دق میکند یخ میزند از کار میافتد
در دفترم ردی به جا میماند از تسلیم
از دستهای شاعری خودکار میافتد
آمادهی اکران بعدی میشود دنیا
و پردههای مرگ بیانکار میافتد
من میروم از خود شبیه آن غروبی که
کم کم به پای سایهی دیوار میافتد
اما به جا میماند از شعرم هزاران زن
و اتفاق عاشقی بسیاار میافتد.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
@soheila_kakaei.poet
www.vaznedonya.ir
www.30book.com
www.tarna.ir
بانو "ماندانا زندیان" شاعر، نویسنده و پزشک، از اعضای کادر پزشکان پژوهشگر در بیمارستان، سیدر-ساینای، لسآنجلس است.
آقای "محمدعلی داوودی" متخلص به "سایروس" شاعر سیستان و بلوچستانی، زادهی ۱۵ بهمن ۱۳۶۴ خورشیدی، در زاهدان است.
ادامه مطلب ...
دو شعر کوتاه از لیلا طیبی (رها)
(۱)
بگذار،،،
شعرهایت به پرواز درآیند؛
وُ پر بگیرند
تا دور دستها.
--آنجا که،
مردانِ سلاخی شدهاند وُ،
زنها پوست انداختهاند!
شاید؛
میان دفترت
[شعر]،،،
کمی از تب جهان بکاهد!
(۲)
کفرآمیزترین جملهها
از دهان من و تو بیرون میزند؛
-:[دوستت دارمها]
-- دوستت دارمها...
♡
آه،،،
هنوز مردمان شهرم
به آیین "عشقورزی"
ایمان نیاوردهاند!
#لیلا_طیبی (رها)